باشگاه بارسلونا با انتشار بیانیهای رسما اعلام کرد که ژاوی هرناندز از هدایت این تیم برکنار شده است. خبری که همه منتظر شنیدن آن بودند، سرانجام به گوش رسید!
پیش از این در یادداشت آیا «ژاوی میتواند در بارسلونا ماندگار شود؟» نوشته بودیم که اگر ژاوی با بارسا به فینال لیگ قهرمانان اروپا برسد، دلیلی برای برکناریاش وجود نخواهد داشت. اما بارسلونا در مرحلۀ یکچهارم نهایی مغلوب پاری سن ژرمن شد.
با این حال خوان لاپورتا و سایر مدیران بارسا نهایتا بر تردیدهایشان غلبه کردند و تصمیم گرفتند که ژاوی را در بارسا نگه دارند؛ اما وقتی که ژاوی در یکی از نشستهای خبریاش گفت بارسلونا پول کافی برای خرید بازیکنان مورد نیازش را ندارد و با این وضع امیدی به فصل آینده نیست، تصمیم لاپورتا عوض شد و ژاوی در واقع گور خودش را در بارسا کند!
قرار است هانسی فلیک جانشین ژاوی شود. فلیک تا سال 2019 در تیم ملی و سپس بایرن مونیخ به عنوان دستیار سرمربی فعالیت داشته. او در سال 2019 برای نخستین بار سرمربی شده. هدایت بایرن مونیخ را از 2019 تا 2021 بر عهده داشت و در سال 2020 هم این تیم را قهرمان اروپا کرد.
در واقع هانسی فلیک تا سن 54 سالگی سرمربی هیچ تیمی نشده بود. با این حال عملکردش در مونیخ خوب بود. از 2021 تا 2023 نیز سرمربی آلمان بود که البته اینجا خوب کار نکرد و پس از شکست سنگین آلمان مقابل ژاپن، از کار برکنار شد.
او یکسال گذشته را بیکار بوده و حالا قرار است روی نیمکت بارسلونا بنشیند. سبک آلمانی او احتمالا چندان مناسب بارسلونا نیست ولی شاید از این حیث که در سبک فوتبال آلمانی، “تیم” مهمتر از “نفر” و “ستاره” است، هانسی فلیک بتواند کارکرد مثبتی برای بارسلونا داشته باشد.
اگر وضعیت بارسا و رئال مادرید را پس از جدایی مسی و رونالدو از این دو تیم مقایسه کنیم، به خوبی معلوم میشود که بارسا در غیاب مسی، بسی چیزها را از دست داده. مهمترین آنها، شخصیت لازم برای بزرگی کردن در لیگ قهرمانان اروپا است.
در واقع برخلاف رونالدو، که تیم رئال برای درخشش او بازی میکرد و با رفتناش هیچ مشکلی برای رئال مادرید پیش نیامد، مسی روح بارسلونا بود و رفتناش از بارسا، خلأ بزرگی را در این تیم ایجاد کرده که نه رونالد کومان و نه ژاوی، در دوران مربیگریشان در بارسا طی سه سال اخیر، نتوانستند این خلأ را پر کنند.
باید دید هانسی فلیک میتواند از بارسلونا یک “تیم” بسازد؟ تیم به این معنا، مجموعهای از بازیکنان است که به هیچ بازیکن خاصی وابسته نیست. چیزی شبیه آلمان در جام جهانی 2014. قبل از آن جام، مارکو رویس تقریبا بهترین باریکن تیم ملی آلمان بود ولی آسیب دید و جام را از دست داد. با این حال هیچ اختلالی در کار تیم ملی آلمان بوجود نیامد و ژرمنها قهرمان جهان شدند.
اگر هانسی فلیک نتواند بارسا را به این معنا “تیم” کند، باید گفت بارسلونا گرفتار وضعی شده که تیم ملی فرانسه پس از خداحافظی میشل پلاتینی گرفتارش شد. پلاتینی از 1976 تا 1986 بازیکن محوری تیم ملی فرانسه بود و بعد از ناکامی در کسب عنوان قهرمانی جام جهانی 1986، فوتبال را کنار گذاشت.
در غیاب پلاتینی، تیم ملی فرانسه نتوانست در جام ملتهای اروپا (1988) و جام جهانی (1990) حضور یابد. حتی وقتی خود پلاتینی سرمربی فرانسه شد، فقدان بازیکنی چون او در ترکیب فرانسه، باعث حذف زودهنگام فرانسه از یورو 92 شد. دو سال بعد هم، فرانسه مجددا نتوانست به جام جهانی (1994) راه یابد.
در واقع فوتبال ملی فرانسه در غیاب بازیکن بازیساز و گلزنی مثل پلاتینی، در کمایی طولانیمدت فرو رفت. کمایی تقریبا ده ساله. البته الان وضع بارسلونا به وخامت وضع فرانسۀ بدون پلاتینی نیست ولی این تیم از تابستان 2021 به این سو، در غیاب مسی، در لیگ قهرمانان اروپا حتی شانس قهرمانی هم نداشته.
چنین وضعی اگر ادامه پیدا کند، باید گفت بارسلونا وارد دورانی از میانمایگی شده. یعنی در چنین دورانی حداکثر میتواند مدعی موفقیت در تورنمنتهای فوتبال اسپانیا باشد. اگرچه هانسی فلیک روی کاغذ میتواند بارسلونا را از شر خلأ مسی نجات دهد، ولی باید در عمل دید که او چقدر مرد بحران است.
سابقۀ نه چندان پر و پیمان او به عنوان سرمربی، تردیدهایی را نسبت به توانایی او برای عبور دادن بارسا از وضعیت نامطلوب فعلی ایجاد میکند. عبور از وضع کنونی، معنایی ندارد جز بازگشت بارسا به دوران قهرمانیهای مکرر در لالیگا و شانس بسیار بالای این تیم برای قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا.
از زمانی که گواردیولا سرمربی بارسلونا شد تا وقتی که مسی از این تیم رفت، یعنی طی سیزده سال، بارسا هشت بار قهرمان لالیگا شد و سه بار هم لیگ قهرمانان اروپا را فتح کرد. بعید است هانسی فلیک یا هر مربی دیگری بتواند بارسلونا را به چنین دوران پرفروغی برگرداند.
به هر حال مسی یکی از سه بازیکن برتر تاریخ فوتبال است و تیمی که چنین بازیکنی را از دست میدهد، طبیعتا نمیتواند مثل سابق مکررا قهرمان شود یا دست کم مدعی قهرمانی باشد و کیفیت سطح بالایی را ولو در صورت کوتاه ماندن دستش از کاپ قهرمانی چمپیونزلیگ ارائه دهد.
اما مشکل بارسا تا حدی هم ناشی از فقدان ژاوی و اینیستا است. اگر فقط مسی از این تیم رفته بود ولی هنوز اینیستا و ژاوی در ترکیب بارسا بودند، شاید چنین وضعی پدید نمیآمد. آخرین قهرمانی بارسلونا در لیگ قهرمانان اروپا در سال 2015 رقم خورد که ژاوی هنوز در این تیم حضور داشت.
ژاوی در سال 2016 از بارسا و فوتبال خداحافظی کرد و اینیستا هم دو سال پس از او. در واقع بارسلونا ارکانش را از دست داده. در سال پایانی حضور ژاوی در بارسا (2016)، این تیم قهرمان لالیگا شد. در دو سالی که ژاوی نبود ولی هنوز اینیستا در بارسا حضور داشت، بارسا یک بار قهرمان لالیگا شد (2018).
در سه سال پس از آن، که اینیستا هم از بارسا رفته بود و از آن مثلث طلایی فقط مسی در بارسا بود، بارسلونا یکبار قهرمان لالیگا شد (2019). اما مسئلۀ اصلی این بوده که کیفیت بازیهای بارسلونا با جدایی تدریجی این سه ستاره، روندی نزولی را طی کرده.
بارسا در سه سال گذشته نیز، که مسی را هم علاوه بر ژاوی و اینیستا از دست داده، یکبار قهرمان لالیگا شده ولی بوضوح دیگر آن تیم سابق نبوده. حتی در دو سال پایانی حضور مسی نیز این نزول کیفی کم و بیش مشهود بود.
در سال 2019 مسی بویژه در ماههای سپتامبر و اکتبر و نوامبر نمایش خیرهکنندهای داشت و موفق شد بارسا را قهرمان اسپانیا کند و خودش هم توپ طلا را ببرد. با این حال در سالهای 2020 و 2021 بارسلونا نتوانست قهرمان لالیگا شود؛ با اینکه مسی در سال 2021 هم عملکرد خوبی داشت و توپ طلا را اگرچه در پاری سن ژرمن ولی در اصل بابت عملکردش در بارسلونا به دست آورد.
در هر صورت الان سه تفنگدار تاریخی بارسلونا دیگر در این تیم حضور ندارند. مهمترین آنها طبیعتا مسی است و فقدانش بارسلونا را از جمع تیمهای مدعی قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا خارج کرده.
خلأ چنین بازیکنانی، بویژه مسی، به راحتی پرشدنی نیست. شاید بارسا دست کم تا سال 2026 باید با واقعیتِ سپری شدنِ دوران طلاییِ اتکا به مسی کنار آید و افت کلیاش را بپذیرد؛ بلکه در نیمۀ دوم این دهۀ میلادی، بتواند به روزهای خوب گذشته برگردد.
چنین نگرشی، مانع از تکاپوی مذبوحانۀ مدیران بارسا میشود. تکاپویی که در کنار گذاشتن مربی طراز اولی مثل رونالد کومان و سپس حذف مربی آیندهداری مثل ژاوی نمایان شده است.
تیم ملی هلند با کومان کیفیت بسیار بالایی در سالهای اخیر داشته. کومان اشتباه کرد و هلند را به بارسلونا فروخت ولی پس از اخراج از بارسا، مجددا مربی هلند شده و تیمش الان یکی از مدعیان فتح جام ملتهای اروپا است. در واقع تیم درخشان هلند در جام جهانی 2022، میراث رونالد کومان جوان بود که به فنخال پیر رسیده بود.
چیزی در تیم بارسا از دست رفته است؛ چیزی شبیه روح در بدن. تغییر پی در پی مربیانی که جزو نوابغ تاریخ فوتبال بودهاند، بعید است که چارۀ اساسی درد بارسلونا باشد. مدیران بارسا باید صبر کنند تا زخم فقدان مسی با مرهم “زمان” التیام یابد.
ثبت دیدگاه