سال میلادی رو به پایان کنونی سالی پرتلاطم و پرحادثه برای خاورمیانه بود که با تغییرات ژئوپلیتیکی، تشدید درگیریها و فجایع غمانگیز همراه شد.
سرنوشت خاورمیانه در سال آینده
همانطور که ما به رویدادهای پر فراز و نشیب سال ۲۰۲۳ مینگریم، باید به سرنوشت خاورمیانه در سال آینده نیز فکر کنیم. در سال گذشته، به نظر میرسید که تحولات سیاسی عمده، به ویژه توافق ایران و عربستان و عادیسازی روابط کشورهای عرب و سوریه که با کاهش تنشها و فرصتهایی برای حلوفصل درگیریهای طولانیمدت همراه بود، پتانسیلی برای تغییر شکل منطقه به ارمغان آورد.
با این حال، سال ۲۰۲۳ نیز با شروع جنگ سودان و کارزار اسرائیل در غزه شاهد تشدید درگیری بود.
علاوه بر این، بلایای طبیعی و انسانی، به ویژه ریزش سد درنا در لیبی و زمینلرزه ترکیه، سوریه و مراکش باعث رنج غیرنظامیان و مجموع تلفات بیش از ۵۳ هزار نفر شد.
هیچ یک از این رویدادهای مهم به طور خاصی قابلپیشبینی نبودند؛ با این حال، آنها لحظاتی تعیینکننده برای منطقه در سال ۲۰۲۳ بودهاند. علیرغم غیرقابل پیشبینیبودن رویدادها، روندهای کلیدی خاصی وجود داشتند که احتمالاً با حرکت به سمت سال ۲۰۲۴، خاورمیانه را به طور قابل توجهی شکل خواهند داد.
دوگانگی بزرگ؛ گسل جنگ غزه و تعیین دستور کار سال آینده
کارزار جنگی اسرائیل در نوار غزه دستور کار منطقه را در سال ۲۰۲۴ شکل خواهد داد. هفته گذشته، مشاور امنیت داخلی اسرائیل اعلام کرد که این کمپین میتواند تا ماهها ادامه داشته باشد که حاکی از نبردی طولانی و نامتقارن بوده و به تخریب بیشتر غزه منجر میشود.
حتی اگر قرار باشد به زودی آتشبس بلندمدت حاصل شود، مسائل اساسی پیرامون غزه، از جمله امنیت و حکومت، حلنشده باقی مانده و بر بحثهای منطقهای مسلط خواهد بود.
مخصوصاً موضوع مسئولیت بازسازی غزه در بحثهای سیاسی مطرح خواهد شد. کشورهای عربی و غربی که قبلاً چندین بار بازسازی نوار را تأمین مالی کرده بودند، به ناچار با یک دوگانگی بزرگ در انجام مجدد این کار مواجه خواهند شد.
پیامدهای این کارزار فراتر از پیامدهای ژئوپلیتیک اولیه است. همانطور که در مجمع ۲۰۲۳ دوحه تأکید شد، اقدامات اسرائیل موجی از خشم را در میان جوانان سراسر خاورمیانه و فراتر از آن برانگیخته است.
این احساس تنها واکنشی زودگذر نیست، بلکه انتظار میرود که برای سالها و احتمالاً دههها طنینانداز بوده و بر چشمانداز سیاسیاجتماعی منطقه تأثیر بگذارد.
رهبران اقتدارگرای عربی در تلاش برای همراهی با احساسات عمومی هستند و مردم نیز با عادیسازی روابط کشورهایشان با اسرائیل مخالفند. بنابراین، چه در سال ۲۰۲۴ و چه در سالهای آتی، این گسل جمعیتی و سیاسی در نهایت به فروپاشی معاهدات صلح بین اسرائیل و کشورهای مختلف عربی مانند مصر و اردن منجر خواهد شد.
چشمانداز ژئوپلیتیکی در حال تغییر
نقش سازمان ملل متحد در خاورمیانه، به ویژه در سال ۲۰۲۳، با شکستهای قابل توجهی همراه بوده و کارآیی این نهاد در منطقه را مورد تردید قرار داده است. ناتوانی سازمان ملل در ارائه پاسخی مؤثر به بحران انسانی زلزله شمال غرب سوریه و انفعال نسبت به لشکرکشی گسترده اسرائیل به نوار غزه، این ضعفها را برجسته کرده است.
چنین رویدادهایی نه تنها در مورد ظرفیت سازمان ملل برای مدیریت درگیریهای منطقهای، بلکه سؤالاتی نیز در مورد ارتباط آن با چشمانداز ژئوپلیتیکی در حال تغییر مطرح کرده است.
در پاسخ به این چالشها، ممکن است سال ۲۰۲۴ شاهد اولین گامهای آزمایشی به سمت همکاری منطقهای جهت پیشگیری از مناقشه و بازسازی پس از جنگ باشد. با تزلزل مکانیسمهای حکمرانی جهانی، کشورهای خاورمیانه به طور فزایندهای متوجه نیاز به راهحلهای ریشهدار منطقهای شدهاند.
این تغییر با از بین رفتن تدریجی تنشهای منطقهای تسهیل شده و امکان ظهور رویکردهای مشترک و هماهنگ منطقهای را فراهم میکند که مبتنی بر قرابت فرهنگی و نزدیکی جغرافیایی است؛ بنابراین، جایگزینی قابل اجرا برای مداخلات خارجی ارائه میکند.
با این حال، چنین راهحلهای منطقهای باید بر چالشهای واگراییهای سیاسی و رقابتهای تاریخی غلبه کرده که نیازمند بسترهای جدیدی برای گفتگو و همکاری منظم است.
پسلرزه اقتصادی جنگ
همچنین چشمانداز اقتصادی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (مِنا) در سال ۲۰۲۴ به شدت تحت تأثیر پیامدهای منفی بحران غزه قرار خواهد گرفت.
پیش از این، صندوق بینالمللی پول چشمانداز اقتصادی ۲۰۲۴ خود را برای منطقه مِنا کاهش داده که دلیل آن تأثیرات قابل توجه جنگ غزه بر تجارت، اعتماد سرمایهگذارها و گردشگری خواهد بود. این رکود اقتصادی به ویژه در کشورهای متأثر از درگیری و بحران مانند یمن، سوریه و سودان که نه تنها برای حلوفصل درگیریهای جاری در تلاشند، بلکه با تورم افسارگسیخته و اختلالات زنجیره تأمین نیز دستوپنجه نرم میکنند، شدید است.
این چالشها باعث تشدید شکاف اقتصادی در منطقه شده و به عقبماندگی این کشورها در تلاش برای تنوعبخشی و ثبات اقتصادی منجر میشود.
در این زمینه، کشورهایی مانند عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی با تمرکز بر بخشهایی مانند فناوری، ورزش، گردشگری و انرژیهای تجدیدپذیر، گامهای قابل توجهی برای دورشدن از وابستگی به نفت برداشتهاند.
با این حال، چالش سال ۲۰۲۴ این خواهد بود که از این مشکلات اقتصادی عبور کنیم و در عین حال اطمینان حاصل کنیم که تلاشهای متنوعسازی فراگیر و پایدار باشند. موفقیت این استراتژیها در انعطافپذیری و رشد اقتصادی بلندمدت کشورهای مِنا حیاتی خواهد بود؛ به خصوص که اقتصاد جهانی به طور فزایندهای به سمت انرژی سبز و نوآوری دیجیتال حرکت میکند.
آمادگی در برابر بلایای طبیعی
در نهایت، ضرورت اولویتبندی آمادگی در برابر بلایای طبیعی در خاورمیانه بیش از هر زمان دیگری ضروری است.
سال گذشته و با زمینلرزههای ویرانگر شمال سوریه، ترکیه و مراکش و سیل فاجعهبار لیبی، آسیبپذیری منطقه آشکار شد.
این بلایا نه تنها صدمات انسانی و اقتصادیاجتماعی عظیمی به بار آورد، بلکه عدم آمادگی منطقه برای چنین بلایایی را آشکار کرد.
مقیاس تخریب سال ۲۰۲۳ زنگ بیدارباشی حیاتی است. این مسئله بر نیاز کشورهای عربی به سرمایهگذاری قابلتوجه در آمادگی در برابر بلایای طبیعی، از جمله توسعه زیرساختها، سیستمهای هشدار اولیه و مکانیسم مؤثر واکنش اضطراری تأکید دارد.
با آشکارشدن اثرات تغییرات آبوهوایی، احتمال وقوع مخاطرات طبیعی افزایش یافته و اتخاذ استراتژیهای جامع برای کاهش بلایا برای منطقه را ضروری میسازد.
در حالی که توجه جهانی اغلب به درگیریهای ژئوپلیتیکی مانند تشدید تنشهای در غزه معطوف شده، اما اهمیت آمادگی در برابر بلایا نباید تحتالشعاع قرار گیرد.
ظرفیت منطقه مِنا برای پیشبینی، واکنش و بازیابی از بلایای بزرگ، عنصری کلیدی در انعطافپذیری و ثبات آینده آن است.
همانطور که به سال ۲۰۲۴ نزدیک میشویم، قراردادن آمادگی در برابر بلایا در دستور کار منطقهای ضروری بوده و تضمین میکند که درسهای دشوار سال گذشته به استراتژیهای عملی و پایدار آینده تبدیل شود.
منبع: اکوایران به نقل از میدل ایست آی
ثبت دیدگاه