شیرین بیانی، نویسنده و پژوهشگر و همسر محمدعلی اسلامی ندوشن در گفتگو با ایسنا با اعلام این خبر گفت: خبر این دفعه صحیح است و ایشان روز گذشته (پنجم اردیبهشتماه ۱۴۰۱) جهان فانی را وداع گفتند. در عرض پنج سال ضعف و از پا افتادگی فراوان داشتند و در عرض دو روز کسالت ما را ترک کردند.
بیانی خاطرنشان کرد: محمدعلی عمری را با عزت و خوبی و راحتی طی کرد و با همان آرامش هم دنیا را ترک کرد.
همسر اسلامی ندوشن درباره مراسم تشییع پیکر او و اینکه آیا به ایران منتقل میشود نیز گفت: چون کسالت نداشت در این فکرها نبودیم، در همین جا (کانادا) به طریق اسلامی به امانت به خاک سپرده میشوند.
محمدعلی اسلامی ندوشن متولد ۱۳۰۴ در ندوشن یزد بود. او دانشآموخته حقوق بینالملل از فرانسه بود و استاد پیشین دانشگاه تهران، که علاوه بر دروس حقوقی، به تدریس نقد ادبی، سخنسنجی و ادبیات تطبیقی نیز میپرداخت. اسلامی ندوشن سالها زندگی خود را صرف تحقیق در آثار علمی و ادبی ایران و ترجمه آثار نویسندگان جهان کرد و آثارش بهصورت کتاب در بیش از ۵۰ جلد در زمینههای گوناگون اعم از ادبی، فرهنگی و اجتماعی به چاپ رسیده است.
برخی از کتابهای محمدعلی اسلامی ندوشن عبارتاند از: ماجرای پایانناپذیر حافظ، چهار سخنگوی وجدان ایران، تأمّل در حافظ، زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه، داستان داستانها، سرو سایهفکن، ایران و جهان از نگاه شاهنامه، نامه نامور، ایران را از یاد نبریم، به دنبال سایه همای، ذکر مناقب حقوق بشر در جهان سوم، سخنها را بشنویم، ایران و تنهائیش، ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟، مرزهای ناپیدا، شور زندگی (وان گوگ)، روزها (سرگذشت – در چهار جلد)، باغ سبز عشق، ابر زمانه و ابر زلف، افسانه افسون، دیدن دگر آموز، شنیدن دگر آموز، جام جهانبین و آواها و ایماها.
صفحه شخصی استاد محمدعلی اسلامی ندوشن نوشت: خاموشی استاد
دکتر اسلامی ندوشن به دیار خاموشان پیوست
امروز شمع پرفروغ فرهنگ و ادب ایران در بستر بیماری در شهر تورنتو کانادا به خاموشی گرایید و جان و جهان فرهنگ دوستان و ادب پژوهان این سرزمین را دردناک و غمگین ساخت.
جسد استاد اسلامی ندوشن بصورت موقت در تورنتو امانت سپرده می شود تا در فرصت مقتضی به ایران جهت خاکسپاری ارسال گردد.
و از دکتر اسلامی نُدوشن بخوانیم:
فکر نمیکنم بتوان از مرگ به عنوان یک عامل غافلگیرکننده یاد کرد؛ مرگ طبیعیترین امر است. ممکن است به تدریج بیاید و یا ناگهانی گاهی گوارا و گاهی ناگوار. البته وقتی مرگ میآید دیگر شخص به آن آگاهی ندارد که غافلگیر شود یا نشود.
من نیز به مرگ فکر میکنم چون مرگ وابسته به زندگی است و جزو زندگی. بنابراین مهمترین واقعه به شمار میرود پس طبیعی است که انسان به مرگ فکر کند به نظر من مرگ تراژدی به آن معنا نیست: پایان زندگی است.”
پتیاره پیری از کران میآید
لنگان لنگان عصا زنان میآید
آنگونه که این دشمن جان میآید
پس مرگ چو یار دلستان میآید
(اسلامی نُدوشن)
” از زندگیای که کردهام راضی هستم و بیش از این از دستم نمیآمد، آرزوی من این بود که در دورهای که میزیستم، سخنگوی وجدان ایران باشم و در این راه کوشیدهام.
گفتیم و شنیدیم و خبر هیچ نبود
ثبت دیدگاه