جنگ اوکراین با آن اخباری که از کشتار غیرنظامیان منتشر میشود، به خودی خود دنیا را به جای هولناکی تبدیل کرده است. حالا در چنین وضع و حالی اگر کشور دیگری بخواهد از حواسپرتی جهانی و توجه جمعی دنیا به فضای این درگیری استفاده کرده و به ارتکاب یک سری جنایات دیگر علیه بشریت بپردازد، چه؟
بله؛ منظور آذربایجان است!
احتمالاً تاکنون چیزی در مورد بیرحمیهای نظامیان آذربایجان در یک منطقه ارمنینشین به نام قرهباغ کوهستانی یا به گفته ارمنیها ناگورنو-قرهباغ نشنیدهاید، اما همین شنیدههای اندک هم سزاوار توجه و بررسی است. لوئیس مورنو اوکامپو دادستان ارشد سابق دیوان کیفری بینالمللی که پیشتر درباره نسلکشی در منطقه دارفور سودان کار کرده، اتفاقاتی را که در منطقه قرهباغ کوهستانی روی میدهند، به شیوهای مشابه و با همان درجه از قساوت توصیف میکند.
او در گزارش اخیر خود نوشته که «یک نسلکشی مداوم علیه 120000 ارمنی ساکن در قرهباغ کوهستانی در جریان است».
دنیا در اغلب موارد نسلکشی را به عنوان کشتار یک گروه قومیتی تعریف و توصیف کرده است. اما تعریف قانونی این واژه در کنوانسیون نسلکشی 1948 گستردهتر است و در واقع زمانی که «اعمال معینی به قصد نابودی یک گروه قومیتی، نژادی یا مذهبی خاص انجام شود»، میتوان از واژه نسلکشی برای تعریف آن استفاده کرد و در این میان نیازی نیست کشتار دستهجمعی هم وجود داشته باشد.
حالا در چنین شرایطی مورنو اوکامپو استدلال میکند که «این دقیقا اتفاقی است که در آذربایجان در حال انجام است». در واقع به گفته دادستان ارشد سابق دیوان کیفری بینالمللی «آذربایجان با مسدود کردن مسیر قرهباغ کوهستانی و مجبور کردن مردم این منطقه به این که یا بمیرند و یا این که از منطقه خارج شوند- که به معنای نابود کردن یک جامعه قدیمی و باستانی است- دست به نسلکشی زده است».
او نوشته: «گرسنگی سلاح نامرئی نسلکشی است. اگر تغییر چشمگیر فوری در روند رویدادها اتفاق نیفتد، این گروه از ارامنه ظرف چند هفته نابود خواهند شد».
مورنو اوکامپو میگوید: «این اهمیت بسیار زیادی دارد که این موضوع را نسلکشی بنامیم» و همچنین «این هم بسیار مهم است که ایالات متحده آمریکا و دیگر قدرتهای جهانی از قبیل بریتانیا که تاکنون بیش از حد ساکت بوده فشار خود را بر آذربایجان افزایش دهند».
مفهوم نسلکشی در قبال ارامنه به عنوان واکنشی به کشتار دستهجمعی ارامنه توسط امپراتوری عثمانی در سالهای 1915 و 1916 نیز به کار رفته است. بنابراین سیاستهای امروز آذربایجان درباره تحمیل گرسنگی به ارامنه میتواند نشاندهنده این باشد که تاریخ دارد تکرار میشود. گروه دیدهبان نسلکشی در قبال وضعیت ارامنه در قرهباغ کوهستانی «وضعیت اضطراری نسلکشی» اعلام کرده؛ موسسه لمکین که برای پیشگیری از نسلکشی فعالیت دارد، به تازگی «هشدار نسلکشی فعال» صادر کرده؛ و انجمن بینالمللی پژوهشگران نسلکشی هم نسبت به «خطر نسلکشی» در این منطقه هشدار داده و خواستار پاسخگویی آذربایجان به اتهامات جنایات علیه بشریت شده است.
بحران کنونی از اواخر سال گذشته آغاز شد؛ زمانی که آذربایجانیها شروع کردند به مسدود کردن تنها جاده قرهباغ کوهستانی- کریدور لاچین به ارمنستان- که تامین غذا و داروی منطقه به باز بودن آن وابسته است.
دیوان بینالمللی دادگستری به آذربایجان دستور داد این محاصره را برطرف کند. دولت آذربایجان اما در عوض یک ایست بازرسی در جاده ایجاد کرد و شروع کرد به جلوگیری از ورود کمکهای بشردوستانه توسط کمیته بینالمللی صلیب سرخ.
بیبیسی به نقل از یک روزنامهنگار محلی از قرهباغ میگوید: «مردم در صفهای نان بیحال میشوند و غش میکنند». این گزارش می افزاید که یک سازمان غیرانتفاعی که برای پاکسازی میادین مین در این منطقه کار میکند، به دلیل این که کارکنانش پس از اینکه تمام شب را برای نان صف میکشند و دست خالی به خانه بازمیگردند، خستهتر از آن هستند که کار کنند مجبور به تعلیق عملیاتهایش شده است.
بیبیسی همچنین ادعا کرده که یکسوم از مرگ و میرهای قرهباغ کوهستانی توسط مقامات محلی به سوءتغذیه نسبت داده میشود. اگر چه راهی برای تأیید این گزارشها وجود ندارد، اما همه نشانهها حاکی از این است که وضعیت وخیم است و روز به روز هم بدتر میشود.
با این حال این نگرانی وجود دارد که غرب خسته شده و به درون نگاه میکند و حساسیت خود را به بحرانهای جهانی دیگر به جز اوکراین- از قبیل جنایات وحشتناک اتیوپی تا کشتار غیرنظامیان توسط جنگسالاران سودان- از دست داده است. این یعنی به طرز غمانگیزی برای دیکتاتورها زمان مناسبی برای ارتکاب جنایات جنگی است.
منبع: شفقنا
ثبت دیدگاه