یکی فوتبال پویا و جذاب و پرهیجان اروپایی است که واقعا در برخی از بازیها فرصت اینکه یک لیوان چایی برای خودت بریزی نیست. به قول معروف پلک بر هم نمی زنی. خلاقیت بازیکنان ، تاکتیک های مختلف ، دفاع و حمله منطقی و ارائه فوتبالی درگیرانه اما بدون حاشیه خاصیت فوتبال روز دنیاست.
نوع دوم فوتبال خودمان است. معمولا تلویزیون مسابقات تاپ و خوب را گزینش می کند و اغلب بازیهای که یک طرفش استقلال و پرسپولیس هستند را به تصویر می کشد.
خدا وکیلی شما رغبت می کنید این فوتبال ایرانی را تا دقیقه نود دنبال کنید؟!
حتی آتشی ترین هواداران هم پس از نیم ساعت از پای گیرنده بلند می شوند و از طریق رادیو آخرین نتایج را می گیرند.
تیم های استقلال و پرسپولیس که گل سرسبد فوتبال ما هستند چنان یکنواخت و اقتصادی بازی می کنند که نتایج بدست آمده را قبل از شروع بازی می توان با اندکی بالا پایین حدس زد و پیش بینی کرد.
به 4 بازی استقلال و پرسپولیس در 4 هفته اخیر لیگ برتر نگاه کنید.
چنان با احتیاط بازی می کنند انگار که هر بازی برایشان یک فینال یا یک بازی حذفی است.
مربی از ترس باخت که کله پا نشود تیمش را با 8 مدافع می چیند و دو نفر را وسط زمین نگه می دارد و منتظر یک اشتباه از سوی حریف است تا گلی بزند و خلاص.
تو گویی مربیان از هفته اول می دانند که هر باخت آنها را به مرز اخراج نزدیک می کند که البته این هم یک آفت برای فوتبال ماشده تا خلاقیت و نو آوری و تکنیک ناب فوتبالی از بازیکنان سلب شود و مربیان هم هیچ قدرت ریسک نداشته باشند.
دریغ از یک خلاقیت و دریغ از یک کار ترکیبی زیبا که هیجان را به طرفدار و بیننده منتقل کند.
اگر بگذریم از تکنیک انفرادی چند بازیکن انگشت شمار مثل مهدی قائدی که او نیز مدیون فرهاد مجیدی است و گرنه هنوزهم در ذهن و روحش درگیر تصادف سه سال پیش بود و همچنان باید نیمکت نشین می ماند ولی فرهاد مجیدی در همان چند هفته خلاقیت های او را شکوفا کرد و هر از گاهی شاهد چند حرکت تکنیکی موثر از طرف او هستیم.
حالا هم که مدافعان دست او را خوانده اند و می دانند از چپ به قلب دفاع می زند با یکی دو تا دریبل سریع ، شوتی مواج را به زاویه راست دروازه حریف می زند که اغلب گرفتار تعدد مدافعان می شود و مربیان اگر بتوانند او را از یکنواختی درآورند قائدی می تواند برای آینده استقلال و تیم ملی یک بازیکن خوش ترکیب و موثر باشد.
به غیر از این تنها چیزی که زیاد شده در فوتبال ما حرکات آکروباتیک بازیکنان در اطراف محوطه جریمه و داخل آن است .
بازیکن به محض اینکه پا به توپ می شود و سه قدم با یار مقابل کورس می بندد با کوچکترین تلنگری چنان پشتک وارو می زند که ژیمناست های حرفه ایی هم از تکرار آن عاجز هستند.
در گذشته مثلا یک بازیکن ریز نقشی بنام گودرزی مهاجمی که در ذوب آهن شکوفا شد و مثل همین قائدی ریز نقش بود اگر واقعی هم زمین می خورد داوران توجهی نمی کردند ولی الان مدافعان هم یاد گرفته اند و دقایق زیادی از بازی صرف تمارض بازیکنان می شود.
حقیقتا اگر خانواده بازیکنان به خصوص مادران این صحنه ها را ببینند ممکن است سکته کنند چون با یک تلنگر بازیکن 25 تا معلق می زند و جالب اینجاست که کنار خط اگر زمین بخورد حواسش هست که معلق را به سمت زمین بزند تا دیده شود و یک اخطار یا اخراج یا پنالت از حریف بگیرد.
یک اپیدمی در فوتبال ما شده و داور هم هرچقدر با هوش باشد بالاخره یک جایی گول می خورد و ناچار است سوت بزند و گرنه آنقدر بازیکنان اعتذراض می کنند که بازی سرد و بی روح می شود و بیننده دچار فوتبال زدگی می شود.
نتیجه این کار را خاطرتان هست که کجا دیدیم و چه ضربه ای تیم ملی در جام ملت های 2018 امارات خورد.
بازیکن ژاپنی روی زمین افتاد، همه بازیکنان ما با این تصور که او تمارض کرده و داور هم سوت زده بازی را رها کردند و روی سر بازیکن حریف ریختند ولی داور بازی را ادامه داد و چون بازیکنان ما مشغول تسویه حساب با مهاجم رقیب بودند براحتی ژاپن گل اول را زد و بعد هم دو گل دیگر و خلاص …از جام ملت ها حذف شدیم.
علیرضا فغانی یکی از بهترین داوران حال حاضر دنیای فوتبال که فینال باشگاههای جهان و رده بندی جام جهانی را سوت زده در باره حرکات بازیکنان می گوید: ما هم حرکات بازیکنان را رصد می کنیم. مثلا نیمار برزیلی خیلی دوست دارد داور را گول بزند اما مسی تا لحظه آخر خودش را روی زمین نمی زند حتی اگر 5 نفر روی پای او تکل بروند.
در هر حال این اپیدمی تکراری و بی حاصل ضمن اینکه جذابیت و هیجان را از فوتبال گرفته باعث کند شدن بازیها شده و فوتبالیست بیش از آنکه به فکر ارائه بازی زیبا و مردانه باشد در اندیشه گول زدن داور و بازیکن حریف است و این شده که فوتبال ما در جا می زند و حتی اگر همین امروز بگویند هواداران آزاد هستند بازهم استقبالی از بازیهای لیگ نمی شود جز در مواردی خاص.
فوتبالی که ما از تلویزیون می بینیم دو وجه دارد.
نویسنده : احمد اسناوندی منبع : فرهنگ ایرانیان
ثبت دیدگاه