اظهارات رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی مبنی بر این که «خط زرد» به مرز دائمی اراضی اشغالی و غزه تبدیل خواهد شد نشانگر قصد آشکار این رژیم برای پیادهسازی دکترین امنیتی خود در ارتباط با غزه با پشتیبانی آمریکا است که شامل مولفههای اشغال سرزمین، مهندسی جمعیت و کوچاندن اجباری جمعیت است.
طالبان بسیار زودتر از آنچه پیشبینی میشد بر افغانستان مسلط شد و حالا این همسایه شرقی ایران، نه توسط یک دولتِ برآمده از صندوق رای، که توسط یک گروهک اداره میشود. در این میان اما نمیتوان نقش دولتهای بزرگ در منطقه و جهان را در این تغییر سیاسی ناگهانی نادیده گرفت.
در سنگین، طالبان مراقب حملات احتمالی دولت افغانستان بود و به من گفته شد که هیچ کس از جمله شورشیان مجاز به حمل آشکار سلاح یا تجهیزات نظامی در بازار نیست. هرکسی که میخواهد اسلحه یا تلفن ماهوارهای داشته باشد یا حتی از واتساپ استفاده کند باید از مقامات محلی طالبان مجوز دریافت کند. این سطح کنترل به سیستم آموزشی در شهر و روستاهای اطراف گسترش مییابد. هیچ مدرسهای باز نیست و اگر هم باز باشد دختران فقط تا پیش از بلوغ میتوانند به مدرسه بروند.
احساسات ضد چینی در کرهجنوبی، بهویژه در میان رایدهندگان جوان رو به افزایش است. سیاستمداران محافظهکار مشتاق هستند که «تنفر» را به موضوع انتخابات ریاستجمهوری گره بزنند. به نوشته روزنامه نیویورکتایمز، لیست موضوعات انتخاباتی که قرار است رقابت ریاستجمهوری کره جنوبی در سال آینده را داغ کند، طولانی شده است. قیمت مسکن، پاندمی، کرهشمالی و نابرابری جنسیتی موضوعاتی است که پیش از انتخابات ریاستجمهوری مطرح شده است. اما حالا در بحبوحه پاندمی و موضوعات بهداشت و درمان، یک موضوع نیز غیرمنتظره مطرح شده است: «چین.»
چین اگرچه جزو معدود کشورهایی است که روی خوش به طالبان نشان داده و اعلام کرده است مایل به توسعه «روابط دوستانه» با این گروه حاکم بر افغانستان است اما در عین حال به دلایل اقتصادی و امنیتی از حاکمیت طالبان بر کابل نگران است.
سرانجام طالبان در ۲۴ مردادماه وارد کابل شد. این شاید بزرگترین تحول ژئوپلیتیک در منطقه ما در دهه اخیر باشد. در این میان گمانهزنیها درباره آینده افغانستان بیشمار است؛ نخستین سناریو این است که طالبان با توسل صرف بر قوه قهریه و منابع مالی خود بتواند بهطور کامل و در درازمدت بر این کشورحکمفرما شود.
شورای نویسندگان نیویورکتایمز در مطلبی «تراژدی افغانستان» را غمانگیز توصیف کرده، اما تأکید دارد که «لازم بود جنگ تمام شود و خروج آمریکاییها هر زمان که انجام میشد، طالبان بار دیگر کنترل افغانستان را در دست میگرفت ... چرا که دولت افغانستان به اندازه طالبان میان مردم منفور بوده است ... اما دولت بایدن باید بیشتر مراقبت میکرد تا از کسانی که همه چیز را به دنبال آینده ای متفاوت به خطر میاندازند محافظت کند ، هرچند که این رویاها واهی باشند.
شاید روسیه دوست نداشته باشد که شاهد تأسیس یک امارت اسلامی در چند مایلی مرزهای خود باشد، اما تا زمانی که دستور کار طالبان مانند داعش محلی باشد و جهان را شامل نشود و تمرکز آنها بر اعمال قوانین شرعی در افغانستان باشد، هرچقدر هم که این موضوع بد باشد، از نظر مسکو قابل تحمل است. قطعاً سازمان اطلاعات نظامی روسیه مشغول نظارت بر وضعیت موجود خواهد بود، وزارت دفاع نیز مجبور است هماهنگیهای نظامی بیشتری را با همتایان خود در آسیای میانه انجام دهد.
عربستان اقداماتی مانند تأمین بودجه جنگجویان طالبان تا سازماندهی مذاکرات صلح در سال ۲۰۰۸ در مدینه را انجام داده است و این روابط پادشاهی با طالبان بر تعامل خاورمیانه با افغانستان غالب بوده است. شاید به همین دلیل است که اکنون عربستان نسبت به بی ثباتی وضعیت امنیتی در این کشور کاملاً سکوت کرده است.
نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در گفت و گویی اختصاصی دیدگاه هایش را درباره چالش های موجود در مسیر از سرگیری مذاکرات احیای توافق هسته ای مطرح کرد.
روزنامه "وال استریت ژورنال" گزارش داد که نامه نگاریهای محرمانه وزارت خارجه آمریکا حاکی از آن است که سفارت این کشور در افغانستان از ماه ژوئیه گذشته به دولت واشنگتن در مورد سقوط کابل به دست طالبان هشدار داده بود.