بسیاری از کشورهای اروپایی به دلیل خشکسالی و موج گرمای بی سابقه با بحران شدید کم آبی مواجه شده و محدودیت هایی را اعمال کرده اند.
دومین نشست نمایندگان ویژه کشورها در امور افغانستان به میزبانی آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، دیروز در دوحه، پایتخت قطر، آغاز شد و امروز نیز ادامه دارد.
تارنمای «پولیتیکو» با توجه به نامعلوم بودن سرنوشت تصویب بسته کمک آمریکا به اوکراین، از نگرانی سران نظامی شرکتکننده در کنفرانس امنیتی مونیخ از شکست اوکراین در جنگ با روسیه پرده برداشت.
رویترز نوشت: سردار قاآنی روز ۲۹ ژانویه (نهم بهمن) در سفری به عراق با گروه های مقاومت عراقی جلسه ای برگزار کرد.
اکونومیست نوشت: الکسی ناوالنی یک بار در یکی از موارد متعددی که از او در مورد ترور شدن پرسیده شد، به یک مصاحبه کننده گفت: «اگر این اتفاق افتاد، اگر آنها تصمیم به کشتن من گرفتند، به این معنی است که ما در آن لحظه به طرز باورنکردنی قوی هستیم.» پاسخ ناوالنی قدیمی بود: «همیشه امیدوار در مواجهه با وحشت وجودی» اما حالا که این اتفاق افتاده است، حالا که آقای ناوالنی در یک زندان قطب شمال «مرده اعلام شده است»، این ولادیمیر پوتین، دشمن دیرینه اوست که بسیار قوی به نظر می رسد.
جنگ اوکراین از جمله بحران هایی است که با وجود تلاش طرف های مختلف برای آتش بس، به دلیل ماهیت ژئوپلیتیکی و مداخله طرف های غربی هنوز دورنمای روشنی برای صلح دیده نمی شود.
سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد هشدار داد که اگر قطعنامه پیشنهادی الجزایر مبنی بر آتش بس بشردوستانه در غزه در شورای امنیت این سازمان به رأی گذاشته شود، واشنگتن با آن مخالفت خواهد کرد.
وزیران امور خارجه گروه ۷ با تکرار ادعای بی اساس حمایت نظامی ایران از روسیه، از پیشرفتهای هستهای ایران ابراز نگرانی کرده و بر راهحل دیپلماتیک برای حلوفصل اختلافات تاکید کردند.
مرگ ناوالنی نقطه عطفی برای روسیه مدرن است. تاریخ به ما می آموزد که مرگ یک رهبر اپوزیسیون گاهی اوقات میتواند به موجی از اعتراضات منجر شود که در نهایت منجر به فروپاشی یک رژیم بیرحم شود.
یک رسانه عبری به نقل از مقامات حزب «بنیامین نتانیاهو» گزارش داد با پایان جنگ غزه، او دیگر در قدرت نخواهد بود و چارهای جز برگزاری انتخابات ندارد.
ماه مارس گذشته، چین با میانجیگری میان ایران و عربستان جهت احیای روابط دیپلماتیک خود نه تنها کاری را انجام داده بود که بسیاری غیرممکن میدانستند، بلکه تنها کشوری بود که احتمالا این توان را داشت تا در این فضا مانور دهد. ریاض و تهران رقبایی جدی بوده و هستند، اما هر کدام به چین اعتماد داشتند. ایالات متحده بر امنیت خاورمیانه متمرکز بود، اما چین در واقع آن را تامین می کرد.