سخنگوی نیروهای مسلح یمن از حمله به مناطق حساس رژیم صهیونیستی با ۱۱ فروند موشک بالستیک و پهپاد خبر داد.
ریچارد فونتین و ونس سرچوک اعضای ارشد اندیشکده «مرکز امنیت نوین آمریکا» در نشریه آمریکایی آتلانتیک در مطلبی با عنوان «هزینه خروج آمریکا از افغانستان در مصاف با چین» نوشتهاند: رئیس جمهور جو بایدن با اعلام خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان دو ماه پیش خواستار تمرکز بر اولویت شماره 1 سیاست خارجی واشنگتن شد: چین. رئیس جمهور استدلال […]
خروج آمریكا از منطقه باعث ایجاد خلائی در منطقه می شود که باید پر شود، به همین دلیل باعث ایجاد اضطراب می شود. به نظر می رسد که تاکنون تنها نهادی که به اندازه کافی سازمان یافته و مصمم است تا این خلاء را پر کند، محور مقاومت شامل ایران و متحدان منطقه ای آن از جمله سوریه، حزب الله لبنان، حوثی های یمن و شبه نظامیان شیعه در عراق هستند.
در ماههای اخیر، منافع آمریکا در عراق هدف حملات مکرری قرار گرفت که آمریکاییها این حملات را به گروههای شیعه در عراق نسبت دادند، در حالی که هیچ طرفی رسما مسئولیت آن را قبول نکرده است. از آغاز سال، بیش از ۴۰ حمله به منافع آمریکا در عراق شده، یعنی جایی که ۲۵۰۰ سرباز آمریکایی در چارچوب ائتلاف بین المللی به بهانه مبارزه با داعش حضور دارند.
تحلیل گران سیاسی در مورد توانایی مصر، عراق و اردن برای پیشبرد برنامه خود به منظور تشکیل یک اتحاد منطقه ای پس از اجلاس سران که هفته گذشته رهبران سه کشور را گرد هم آورد، شک و تردید دارند.
تحلیلگران احتمال می دهند که اساس فکر این سه دولت برای همکاری، مبتنی بر تمایل به سرمایه گذاری روی جمعیت زیاد مصر، استفاده از ثروت نفتی عراق و موقعیت جغرافیایی اردن بعنوان رابط بین عراق و مصر است.
در ماه سپتامبر، رئیس جمهور تازه انتخاب شده ایران قرار است به اجلاس سازمان همکاری شانگهای در دوشنبه دعوت شود. این سازمان که در ابتدا و در هنگام تأسیس با نام "شانگهای پنج" شناخته میشد یک اتحاد اقتصادی، سیاسی و امنیتی متشکل از هشت کشور چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان، هند و پاکستان است. این کشورها عضویت کامل سازمان را دارند.
افسانه «بازگشت» روسیه به منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (مِنا) در چند سال گذشته توجه فزاینده سیاست گذاران در سراسر منطقه و فراتر از آن و همچنین جامعه دانشگاهی را به خود جلب کرده است. این روایت گسترده به ویژه از زمان بحران سوریه و مداخله نظامی روسیه در سپتامبر ۲۰۱۵ در دفاع از رئیس جمهوری بشار اسد در برابر مخالفان، آغاز شد. پس از یک دوره طولانی عقب نشینی روسیه از منطقه مِنا در پی فروپاشی اتحادیه جماهیر سوسیالیستی شوروی، بحران سوریه یک مسیر بازگشت برای کرملین به منطقه ای فراهم آورد که از نظر ژئواستراتژیک همواره با طرح خارجی آن ارتباط داشته است. آنچه از نظر بسیاری از ناظران یک انتخاب ناگهانی به نظر می رسید، یا اقدامی زیرکانه از سوی مسکو برای استفاده از فرصتی برای انتقام، در واقع ریشه های عمیق تری دارد که فراتر از شرایط بحران سوریه است.
اگرچه در گزارش های مربوط به مرگ غرب اغراق شدیدی وجود دارد، اما شکی نیست که جهان شاهد تغییر قدرت جهانی است. در حالی که روندهای اقتصادی، مالی و جمعیتی کنونی در حال شکل دادن به «قرن آسیا» هستند، قدرت های غربی هنوز در انکار به سر می برند و با کوته اندیشی، سیاست های ملی گرایانه ای را به اجرا می گذارند که در نهایت روند فرسایش اولویت جهانی بلوک غرب را تشدید می کنند.
کاخ سفید بیانیهای از محتوای دیدار رئیسجمهور ایالات متحده با رئیس رژیم صهیونیستی در واشنگتن که همراه با اتهامزنیهای زیادی به ایران بوده است، منتشر کرد.
شورای اروپا با رد پیشنهاد آلمان و فرانسه برای دیدار با رئیس جمهوری روسیه، از هم گسیختگی و توهم یکپارچگی سیاست خارجی اروپا را بیش از پیش نمایان کرد تا به تدریج زمینه تجزیه اتحادیه فراهم شود.