«خواسته های اسرائیل از آمریکا بی پایان خواهد بود. پس از بمباران برنامه هسته ای، تمرکز و خواسته ها از آمریکا به برنامه موشکی ایران معطوف شد. اگر آن برنامه نابود شود، که یک «اگر» بزرگ است، توجه به توانایی دیگری از ایران معطوف خواهد شد.»
خروج از افغانستان نباید ما را به این سمت سوق دهد که تصور کنیم سرنوشت آمریکا مانند سرنوشت شوروی پس از خروج از افغانستان میشود، چرا که این دو تفاوت زیادی با یکدیگر دارند، شوروی قبل از حمله به افغانستان در نزدیکی فروپاشی بود و آن حمله به منزله زدن میخ آخر بر پیکره بی جان شوروی بود، در حالی که با وجود شکستهای نظامی، تمام حملات آمریکا بی فایده نبوده و حمله این کشور به عراق، موجب تامین امنیت اسرائیل برای دهههای اینده شد و سنگ بنایی بود برای ویرانی منطقه و تغییر ترکیب آن به نفع آمریکا و غرب.
شکست آمریکا در افغانستان نه تنها بیش از گذشته عیانتر شده است که خروج غیرمسئولانه نیروهای این کشور از افغانستان پیامدهایی از جمله تشدید بحران پناهجویان افغان را به دنبال داشته و در این میان اروپایی ها نیز از مسئولیت پذیرش این پناهجویان شانه خالی میکنند.
همزمان با بحرانی شدن وضعیت افغانستان و ازدحام جمعیت برای خروج از این کشور در فرودگاه کابل یک زن در فشار ناشی از جمعیت جان باخت.
دارون عجماوغلو استاد دانشگاه MIT و یکی از دو نویسنده کتاب معروف «چرا ملتها شکست میخورند» است. کتاب اخیر او و جیمز رابینسون یعنی «راه باریک آزادی» خیلی سریع به یکی از منابع مهم در مورد دولتسازی بدل شد. یادداشت پیشرو که توسط «مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه» ترجمه شده است، تحلیل این پژوهشگر برجسته دولتسازی در مورد وقایع اخیر کشور افغانستان است. او در این یادداشت تلاش میکند توضیح دهد که مطابق با پژوهشهای مختلف و بهویژه نظریه خود او و جیمز رابینسون در مورد تکوین جوامع و دولتها، رویکرد نیروهای آمریکایی در افغانستان از ابتدا محکوم به شکست بوده است.
چند روز دیگر یعنی در ۲۸ و ۲۹ ماه جاری میلادی (ششم وهفتم شهریور) بغداد شاهد نشستی منطقهای–بینالمللی خواهد بود که در آن احتمالا سران شماری از کشورهای مهم منطقه از جمله ایران،ترکیه،سوریه، عربستان،مصر و عراق حضور خواهند داشت، نشستی که می تواند سرآغاز فصل جدیدی از مناسبات منطقه ای باشد.
طالبان بسیار زودتر از آنچه پیشبینی میشد بر افغانستان مسلط شد و حالا این همسایه شرقی ایران، نه توسط یک دولتِ برآمده از صندوق رای، که توسط یک گروهک اداره میشود. در این میان اما نمیتوان نقش دولتهای بزرگ در منطقه و جهان را در این تغییر سیاسی ناگهانی نادیده گرفت.
در سنگین، طالبان مراقب حملات احتمالی دولت افغانستان بود و به من گفته شد که هیچ کس از جمله شورشیان مجاز به حمل آشکار سلاح یا تجهیزات نظامی در بازار نیست. هرکسی که میخواهد اسلحه یا تلفن ماهوارهای داشته باشد یا حتی از واتساپ استفاده کند باید از مقامات محلی طالبان مجوز دریافت کند. این سطح کنترل به سیستم آموزشی در شهر و روستاهای اطراف گسترش مییابد. هیچ مدرسهای باز نیست و اگر هم باز باشد دختران فقط تا پیش از بلوغ میتوانند به مدرسه بروند.
احساسات ضد چینی در کرهجنوبی، بهویژه در میان رایدهندگان جوان رو به افزایش است. سیاستمداران محافظهکار مشتاق هستند که «تنفر» را به موضوع انتخابات ریاستجمهوری گره بزنند. به نوشته روزنامه نیویورکتایمز، لیست موضوعات انتخاباتی که قرار است رقابت ریاستجمهوری کره جنوبی در سال آینده را داغ کند، طولانی شده است. قیمت مسکن، پاندمی، کرهشمالی و نابرابری جنسیتی موضوعاتی است که پیش از انتخابات ریاستجمهوری مطرح شده است. اما حالا در بحبوحه پاندمی و موضوعات بهداشت و درمان، یک موضوع نیز غیرمنتظره مطرح شده است: «چین.»
چین اگرچه جزو معدود کشورهایی است که روی خوش به طالبان نشان داده و اعلام کرده است مایل به توسعه «روابط دوستانه» با این گروه حاکم بر افغانستان است اما در عین حال به دلایل اقتصادی و امنیتی از حاکمیت طالبان بر کابل نگران است.
سرانجام طالبان در ۲۴ مردادماه وارد کابل شد. این شاید بزرگترین تحول ژئوپلیتیک در منطقه ما در دهه اخیر باشد. در این میان گمانهزنیها درباره آینده افغانستان بیشمار است؛ نخستین سناریو این است که طالبان با توسل صرف بر قوه قهریه و منابع مالی خود بتواند بهطور کامل و در درازمدت بر این کشورحکمفرما شود.