«خواسته های اسرائیل از آمریکا بی پایان خواهد بود. پس از بمباران برنامه هسته ای، تمرکز و خواسته ها از آمریکا به برنامه موشکی ایران معطوف شد. اگر آن برنامه نابود شود، که یک «اگر» بزرگ است، توجه به توانایی دیگری از ایران معطوف خواهد شد.»
بررسی تغییر منافع قدرت های بزرگ در افغانستان می تواند گیج کننده باشد. آمریکا می گوید عقب نشینی امکان مواجهه قاطع با چین در آسیا را برای آن فراهم می آورد. چین به نوبه خود از خروج آشفته آمریکا برای یادآوری غیرقابل اعتماد بودن آن به متحدان آسیایی استفاده می کند و در عین حال، به دنبال برتری در منطقه است. اما اگر چین از تجربیات اخیر خود در پاکستان چیزی آموخته باشد، در افغانستان با احتیاط پیش خواهد رفت.
در دوران حکومت طالبان از ۱۹۹۶ تا اواخر ۲۰۰۱، غیر از پاکستان تنها دو کشور عربستان سعودی و امارات متحده عربی «امارات اسلامی افغانستان» را به رسمیت شناختند. اکنون که طالبان بار دیگر تقریبا همه افغانستان را تحت کنترل خود درآورده، این سوال مطرح است که آیا دو پادشاهی قدرتمند عربی و سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس «طالبان نسخه ۲.۰» را به عنوان دولت قانونی افغانستان به رسمیت خواهند شناخت؟ یا در صدد برای منزوی کردن آن برخواهند آمد؟
آیا روسیه آماده پر کردن خلاء ناشی از خروج آشفته آمریکا از افغانستان و تقویت نفوذ خود در این کشور است؟ نباید خیلی زیاد درباره ی این موضوع با اطمینان صحبت کنیم. اگرچه مسکو علناً خروج نیروهای آمریکایی و ناتو از منطقه را تشویق می کند اما مقامات روسی آنقدر هوشیار هستند که نکات منفی خروج آنان را درک کنند.
خاورمیانه به ندرت در سیاست بریتانیا محور اصلی قرار میگیرد. اما وقتی این اتفاق بیفتد، عواقب آن میتواند واقعاً چشمگیر باشد. بحران فعلی به بوریس جانسون که قبلاً خود را درگیر یک سری تحقیقات ناهنجار کرده است، آسیب میرساند.
نیروهای طالبان و «جبهه مقاومت ملی» وابسته به احمد مسعود، روز پنجشنبه در دره پنجشیر وارد نبرد سختی با یکدیگر شدند و هر یک مدعی وارد آوردن تلفات سنگین به دیگری است. ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان میگوید: «پس از شکست مذاکرات با این گروه مسلح، ما عملیات را شروع کردیم. آنها متحمل خسارات سنگینی شدند.» در مقابل، سخنگوی جبهه مقاومت ملی (NRFA) میگوید که همچنان کنترل تمام ورودیها و مسیرهای پنجشیر را در دست دارد و تمام تلاشها برای کنترل آنجا را با شکست مواجه ساخته است.
موج گسترده مهاجرت پناهجویان افغان ریشه در نقض حقوق بین الملل پناهندگی از سوی کشورهای غربی در خروج غیرمسئولانه از افغانستان داشته و نیازمند چاره اندیشی فوری جامعه بین المللی است.
دستگاه تصمیمگیری در قطر همواره روابط با طالبان را برای خود مزیتی نسبی فرض کرده است و اگرچه در فاصله سالهای ۱۹۹۶-۲۰۰۱ دوحه امارت اسلامی در افغانستان را به رسمیت نشناخت اما تماسهای رسمی و غیررسمیاش را با طالبان حفظ کرد.
راهبرد کلی این گروه، ایجاد جای پای لازم برای داعش جهت ایجاد خلافت در آسیای مرکزی و جنوب آسیاست. همچنین یکی از اهداف اصلی این گروه تثبیت جایگاه خود به عنوان عمده ترین سازمان جهادی در منطقه است.
رئیس سازمان هواپیمایی افغانستان گفت: در عرض 2 الی 3 هفته آینده، فرودگاه کابل برای پروازهای داخلی آماده میشود اما از سرگیری پروازهای خارجی نیازمند زمان بیشتری است.
نویسنده در این مطلب و در پاسخی به استفان والت می نویسد: هر چند قصد مجادله کلامی با این نظریه پرداز برجسته روابط بین الملل نداریم ولی طبیعتا اگر قرار بود متحدین آمریکا در غرب آسیا فاسد، ناکارآمد و غیر مردمی نباشند آنگاه شرط اصلی اش این بود که دیگر وابسته به آمریکا نباشند چنانکه مرکز ثقل فشارهای جهانی آمریکا متوجه حکومتها و کشورهائی است که راه استقلال از آمریکا و دیگر قدرتهای جهانی را انتخاب کرده اند؛ با اینحال جناب استفان والت در پایان مقاله اش بصورت ناخودآگاه به تازه ترین تغییر کلیدی در نظام بین الملل اشاره کرده و اینکه زین پس زیاد روی کمک و همکاری آمریکا حساب نکنید بلکه بر عکس این آمریکا است که برای رویاروئی با قدرتهای نوظهور جهانی همچنین دیگر چالشهای بین المللی به کمک و مساعدت دیگران نیازمند است!