حزبالله طی نامهای سرگشاده درباره تلههای مذاکره با رژیم صهیونیستی و امتیازدهی یکطرفه هشدار داد و اعلام کرد که در برابر دشمنی که جنگ را تحمیل میکند، از حق مشروع خود برای دفاع از خاک و ملت لبنان استفاده میکند و در جایگاه عزت و کرامت باقی خواهد ماند.
با گذشت نزدیک به دو ماه از جنگ اوکراین، دولت جو بایدن و متحدانش شروع به برنامهریزی برای دنیایی بسیار متفاوت کردهاند؛ دنیایی که در آن برای همزیستی و همکاری با روسیه تلاشی نمیشود بلکه در پی انزوا و تضعیف کرملین هستند.
رقابت ژئواستراتژیک آمریکا و چین در اقیانوس آرام در حال تشدید است زیرا هر دو دولت خود را متعهد به هزینه منابع بیشتری در جهت نبرد برای نفوذ کردهاند.
در ادامه تنش میان روسیه و اسراییل بر سر موضوع اوکراین ، وزارت خارجه روسیه سفیر رژیم صهیونیستی را احضار کرد
جنگ اوکراین طوفانی تمام عیار بود؛ زیرا دو کشور درگیر جنگ، ۳۰ درصد از تولید غلات جهان را تأمین می کردند. حدود ۷۵ درصد روغن آفتابگردان جهان نیز در روسیه و اکراین تولید می شود.
جنگ در اوکراین برخی از حقایقی را که کشورهای غربی سالها برای کتمان آنها تلاش کردهاند برملا کرده است.
چند دهه پیش بود که اسرائیل قاطعانه از صلح با عربستان سعودی سرباز زد و حتی سعی کرد ایالات متحده را برای حمله به این پادشاهی تحریک کند.
اوکراین اگر چه محدوده کوچکی از جغرافیای جهان را به خود اختصاص داده است اما تاثیرات ناشی از درگیری در آن مناطق اسلاو به اشکال گوناگون به سایر نقاط جهان تا کنون سرایت کرده و پس از این نیز سرایت خواهد کرد.
غرب به رهبری آمریکا و هم پیمانانش همیشه دم از حقوق بشر، آزادی و بیطرفی می زنند اما جنگ روسیه و اوکراین معیار دوگانه و نامتعادل ترازوی "عدالت" آنها و همچنین چهره واقعیشان را آشکار کرد؛ از نظر آنها مقاومت اوکراینیها مشروع و قانونی است اما زمانی که فلسطینیها از جان و مال و خاک غصب شده سرزمینشان توسط رژیم صهیونیستی دفاع میکنند، "تروریست" خوانده میشوند و نباید از خودشان در مقابل متجاوزان صهیونیست دفاع کنند.
نگاه واقعبینانه به تحولات منطقه و سالها ایستادن بر خطوط قرمز، جمهوری اسلامی را به این باور رسانده است که در حراست از مرزهای خود باید قاطع بوده و هیچ اغماض و مسامحهای نداشته باشد و هرگونه تحرکی ضدمنافع و امنیت خود در منطقه را برنتابد. به ویژه اگر همسایگانش در ایجاد آن نقش داشته باشند.
من دوست ندارم جنگ در اوکراین را یک لحظه تغییر دهنده خطاب کنم، زیرا در دهههای اخیر بارها چنین حرفی را شنیده ام. وقتی دیوار برلین فرو ریخت، اتحاد جماهیر شوروی از بین رفت و پیمان ورشو منحل شد، به ما گفتند که «همه چیز تغییر کرده است». نظم جهانی نوینی در راه بود، بشر ظاهراً به «پایان تاریخ» رسیده بود، و دموکراسی لیبرال سرمایه داری (ترجیحاً نسخه آمریکایی) تنها بازی موجود در عرصه سیاسی بود.