او قرار بود شاعر صلح باشد و سفارت امریکا صلح با خود نداشت. تعارض میان ماندن و نماندن. انقلابیبودن یا مصلحبودن، در نهایت او را از نگهبانی از روی دیوار سفارت به زیر کشید و روانه حوزه اندیشه و هنر اسلامی کرد. همانجا بود که او شاعری برجسته شد…
اگر جایی صحبت از مشهورترین شرکت موتورسیکلتسازی جهان و قدیمیترین و محبوبترین برند آن در تاریخ بشر به میان بیاید، شنیدن نام «هارلی-دیویدسون» دور از انتظار نیست. محصولات این شرکت که به داشتن غرشهای مهیب شهرت دارد، حتی تا اواخر دهه شصت شمسی در ایران به عنوان وسیله نقلیه سازمانی ادارات، سازمانها و بهویژه پلیس استفاده میشد، طرفداران زیادی در جهان داشته و دارد.
«به شما صریحاً میگویم که قطعاً حاکمیت، واتساپ و اینستاگرام را رفع فیلتر نخواهد کرد چون پلتفرمهای آنها تحت نظارت دشمنان کشور است و نمیتوانیم افراد متخلف را تعقیب کنیم. حال باید شبکههای اجتماعی داخلی را تقویت کنیم. انشاءالله مردم به روبیکا اقبال نشان خواهند داد، چون امنیت کشور مطرح است. روبیکا از مرز ۱۵ میلیون نصبکننده هم عبور کرده و از طرفی، پلتفرمهای ایتا و سروش را هم داریم. با این وجود، بستر گفتگو در شبکههای اجتماعی برای همگان مهیا است.»
صحبتهای رئیس دانشگاه شهید بهشتی را میتوان در راستای طبیسازی medicalization دید. اینکه همه چیز را به پزشکی تقلیل بدهیم و انسان را صرفاً یک موجود بیولوژیک برشماریم که همه مشکلاتاش را پزشک باید حل کند. سلامت روان یا Mental Health در تعامل فرد، جامعه و ساختار قدرت شکل میگیرد. تاکید بر نگاه بیماریمحور نتیجهاش بیماری دانستن هر وضعیت نامطلوب است. ازاینروست که ریاست دانشگاه به این دوقطبیسازی (ما و علیه ما) و برچسبزدن دامن میزند.»
بررسیها و مشاهدات میدانی و کلینیکی نشان میدهد بسیاری از افراد فرهنگ استفاده صحیح از تلفن همراه را نمیدانند و این ناآگاهی بر سلامت آنها تاثیرات منفی زیادی میگذارد. امروزه تلفن همراه به یکی از محبوبترین وسایل ارتباطی بهخصوص برای نوجوانان تبدیل شده؛ تا حدی که انگار بدون تلفن همراه بسیاری از کارهایشان پیش نمیرود.
آنچه عیان است ما با ناشناختهها روبهرو بودیم؛ ناشناختههایی که بودن خود را فریاد میزدند و مضطربمان میکردند. اضطراب از ناشناختهها و درک پیچیدگیای که فراتر از فهم کنونی ماست.
در مدت همهگیری کرونا بیمار هر علائمی داشت ممکن بود اولش به آنفلوانزا ربطش دهد. مدتها طول کشید که تقریباً همه بفهمند در دوران پاندمی اصل بر بیماری همهگیر است؛ مگر آن که خلافش ثابت شود. حالا قضیه یک جورهایی برعکس شده است. هر کس علائمی دارد اول خیال میکند کروناست و بعد که تستش منفی میشود یا پزشک تشخیص میدهد متوجه میشود که به آنفلوانزا مبتلا شده است.
چرا یک بار برای همیشه با مردم صادقانه حرف نمیزنید که تکلیفشان را برای ادامه عشق یا بیزاری از فوتبال بدانند؟ چرا مردم نباید اتفاقات پس پرده را بدانند که چرا مدیران میآیند و دلیل برکناریشان چیست؟
بیماری خاموش و بدون علامت پوکی استخوان در حال افزایش است اما در ایران ۶۸درصد کسانی که در معرض خطر ابتلا قرار دارند به دلیل نبود دسترسی کافی به دستگاه تشخیصی شناسایی نمیشوند.