به گزارش ایسنا، روزنامه همشهری نوشت: «پایان دوران حضور دراگان اسکوچیچ روی نیمکت تیم ملی ایران، درست مثل شروع این دوران عجیب بود. اسکوچیچ در حالی مرد اول نیمکت تیم ملی شد که نام چند گزینه داخلی در اطراف تیم به گوش میرسید. او یک انتخاب ناگهانی بود و نتایجی فراتر از حد انتظار در تیم ملی به دست آورد. با وجود این، سرمربی کروات هیچوقت به موازات این نتایج، مورد حمایت قرار نگرفت. او در یکی از ملتهبترین دورههای فدراسیون فوتبال، سرمربی تیم ملی بود. اسکوچیچ در دوران حضور موقت بهاروند در فدراسیون انتخاب شد، در دوران عزیزیخادم با ادبیات عجیب این مدیر روبهرو شد، در دوران میرشاد ماجدی با رأی کمیته فنی تا یکقدمی برکناری رفت و در نهایت توسط مهدی تاج برکنار شد. در حقیقت او در این دوران با چهار رئیس مختلف فدراسیون روبهرو بود. بیشتر از این تصمیم برای برکناری اسکوچیچ، روند اجرای آن در فوتبال ایران زشت و زننده بود؛ روندی که معمولا تنها مختص فوتبال ایران است و در نقطه دیگری از دنیا دیده نمیشود.
همزمان با آخرین پلان اسکوچیچ و تیم ملی، باشگاه چلسی به همکاری با توماس توخل پایان داد. آنها یک بیانیه رسمی برای این کار منتشر کردند و در همان بیانیه نیز به تقدیر از همه حمایتهای توخل در تیمشان پرداختند. به همین سادگی و همین قدر شیک، دوران حضور مرد آلمانی در چلسی به پایان رسید. در ایران اما از صفحه توییتر مدیر رسانهای تیم ملی باید بفهمیم که چه تصمیمی درباره این تیم گرفته شده است؛ آن هم چند ساعت قبل از اینکه فدراسیون رسما خبر برکناری اسکوچیچ و حضور دوباره کیروش را روی خروجی سایت رسمیاش قرار دهد. روند اعلام تغییرات در تیم ملی، حیرتآور به نظر میرسد. سخنگوی هیأترئیسه در پایان جلسه سهشنبه رسما روبهروی دوربینها اعلام میکند که در این جلسه هیچ صحبتی از کارلوس کیروش نشده و دراگان اسکوچیچ رسما سرمربی تیم ملی ایران در جام جهانی خواهد بود اما تنها چند ساعت پس از این اظهار نظر، رسانهها خبر از حضور قطعی کیروش روی نیمکت تیم ملی در قطر میدهند. دراگان اسکوچیچ که قصد دارد برای تماشای بازی استقلال و پیکان به آزادی برود، دست از کار میکشد و حتی اسم ایران را از صفحهاش در اینستاگرامش برمیدارد و عصر چهارشنبه در نهایت با خبری یکخطی از سمتش رسما برکنار میشود. جای شکرش باقی است که فدراسیونیها حداقل یک پوستر برای تشکر از اسکوچیچ طراحی کردند؛ مردی که تیم ملی را در بدترین شرایط ممکن تحویل گرفت و توانست تیم ملی را از خرابهای که ویلموتس ساخته بود به قطر برساند.
جالب اینکه گفته میشود فدراسیون فوتبال به اسکوچیچ پیشنهاد کار در تیم ملی زیر ۲۳ سال را داده و با جواب منفی او روبهرو شده است! یعنی مدیران فدراسیون حتی پای مهدی مهدویکیا را به این پرونده باز کردهاند و با فرستادن این پیشنهاد برای اسکوچیچ، عملا سیگنال قطع همکاری با این مربی را نیز صادر کردهاند. اصلا چرا کسی که تا همین دیروز سرمربی تیم ملی ایران بوده باید هدایت امیدها را بپذیرد؟ جالبتر از همه، خبر استعفای کریم باقری از تیم ملی بعد از انتخاب کارلوس کیروش است. کریم برای مدتی در کنار تیم حضور نداشت و همین چند روز قبل دوباره به تیم ملی برگشت. آیا هیأترئیسه نمیدانست چنین تغییری در راه است که دوباره شرایط را برای حضور کریم در تیم ملی فراهم کرد؟ ترکیبی از بدسلیقگی و آشفتگی، این روزها در بالاترین سطح فوتبال ایران دیده میشود؛ فوتبالی که حتی نمیتواند روند جذب یک مربی و برکناری یک مربی دیگر را به شکل ساده پشت سر بگذارد و آن را به یک بحران تبدیل نکند.
داستان یک صعود
اسکوچیچ در روزهای بسیار سخت و با یک ماموریت مهم، سرمربی تیم ملی شد. اسکو قرار بود ایران را به رقابتهای جام جهانی قطر برساند. آن هم در شرایطی که دو شکست دردناک روبهروی بحرین و عراق با مارک ویلموتس، شرایط نگرانکنندهای برای این تیم به وجود آورده بود. تنها یک لغزش کافی بود تا ایران از همان مرحله اول دور مقدماتی کنار برود. اتفاقی که میتوانست یک فاجعه فراموشنشدنی برای تیم ملی باشد. ماجرا زمانی دشوارتر شد که ایران حتی شانس میزبانی در نبردهای سرنوشتساز را از دست داد و مجبور شد برای انجام دیدارهای برگشت به اردوی بحرین برود. تیم ملی اما با اسکوچیچ، همه این کابوسها را پشت سر گذاشت و از نخستین مانع عبور کرد. تصاحب ۱۲ امتیاز از ۱۲ امتیاز ممکن، نخستین دیوار را در مسیر رسیدن به جام جهانی فرو ریخت. ادامه راه برای ایران، به شکل مطلوبی سپری شد و در نهایت تیم ملی یکی از نخستین تیمهایی بود که توانست مسافر قطر شود. دراگان ماموریتش را با موفقیتی فراتر از حد تصور انجام داد اما در هیچ دورهای، به اندازه کافی مورد احترام و قدردانی قرار نگرفت و در نهایت با تصمیم فدراسیون مهدی تاج از کار برکنار شد تا تیم ملی با کیروش به جام جهانی برود. اگر نتایج، معیاری کلیدی برای قضاوت در مورد یک مربی باشند، باید پذیرفت که اسکوچیچ کارش را به خوبی انجام داد اما پاداش او برکناری و نرسیدن به قطر بود.»
انتهای پیام
ثبت دیدگاه