پیش‌بینی الجزیره: گسترش بریکس؛ هشدار برای آمریکا!
  • شهریور 18, 1402 ساعت: ۱۶:۱۳
  • شناسه : 62705
    7
    گسترش بلوک بریکس اگر چه می‌تواند برای ایالات متحده آمریکا هشدار دهنده باشد، اما به هیچ وجه نمی‌توان آن را به معنای آغاز یک جنگ سرد جدید ارزیابی کرد.
    پ
    پ

    الجزیره هم‌چنین در این یادداشت- که به قلم احمدی علی، دانش‌پژوه حوزه تحریم اقتصادی و حکومتداری به رشته تحریر درآمده- ادامه داده که بریکس دقیقاً به این دلیل که کشورهایی را که اشتیاق پیوستن به این بلوک را دارند، ملزم به دادن تعهد و اتحاد نمی‌کند، برای اعضای جدید خود می‌تواند جذاب و وسوسه‌برانگیز باشد.

    دو هفته پیش بلوک موسوم به بریکس گامی تاریخی برداشت و از شش کشور جدید برای عضویت دعوت کرد.

    این یعنی کشورهایی مانند عربستان سعودی، جمهوری اسلامی ایران، اتیوپی، امارات متحده عربی، آرژانتین و مصر به گروه کشورهای بلوک بریکس شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی ملحق خواهند شد.

    با این حال این شش کشور تازه‌وارد تنها شماری از ده‌ها کشوری هستند که برای پیوستن به بریکس ابراز علاقه کرده‌اند. به نظر می‌رسد در اجلاس‌های آتی بریکس شاهد گسترش بیشتر این سازمان خواهیم بود- که دیرزمانی است بسیاری آن را به عنوان رقیب سیستماتیک گروه جی7 ارزیابی می‌کنند.

    با افزایش تنش‌های اقتصادی و تبدیل حیطه اقتصاد سیاسی به میدان نبرد بلوک‌های مختلف جهانی، به نظر می‌رسد که کشورهای جنوب جهانی جذب گروه بریکس شده‌اند- که بخشی از آن توسط چین رهبری می‌شود.

    بنابراین چرا کشورهای بسیاری- که برخی از متحدین و شرکای ایالات متحده نیز در میان آن‌ها وجود دارند- در این پروژه شرکت کرده و حتی به دنبال تقویت آن هستند؟

    بسیاری استدلال می‌کنند که ما در بحبوحه یک جنگ سرد جدید به سر می‌بریم. حتی اعضای کنگره ایالات متحده نیز به چنین مفهومی باور و اعتماد دارند. با این حال این یک قیاس ناقص است.

    همانطور که بسیاری نیز در این زمینه گفته‌‌اند، چین یک اقتصاد هم‌شان و هم‌اعتبار با ایالات متحده است و احتمالاً به زودی از نظر تولید ناخالص داخلی از آن سبقت خواهد گرفت. این در حالی است که اقتصاد اتحاد جماهیر شوروی حتی در دوره اوج این قدرت نیز تنها یک‌سوم اقتصاد ایالات متحده بود. اما آن‌چه که در چشم‌انداز جهانی اتحادها بسیار متفاوت است؛ این است که بسیاری از کشورها در موقعیتی هستند که همسویی خود را انتخاب می‌کنند.

    در حال حاضر چند ده سال می‌شود- به خصوص از زمان بحران مالی جهان در سال 2008 به این سو- که محققان و تحلیلگران درباره ظهور جنوب جهانی سخن به میان می‌آورند و به این نکته اشاره می‌کنند که چگونه رشد اقتصادی بی‌سابقه و پایدار بسیاری از کشورهای خارج از بلوک غرب باعث بازتوزیع قدرت جهانی خواهد شد.

    محققان هم‌چنین به این نتیجه رسیده‌اند که در حالی که در سال 1980 مرکز ثقل اقتصاد جهانی در اقیانوس اطلس- بین ایالات متحده آمریکا و اروپا- بود، این مرکز ثقل در سال 2008 در حدود 4800 مایل (7725 کیلومتر) به سمت شرق حرکت کرد و به ازمیر ترکیه رسید و البته در سال 2050 نیز مرکز ثقل اقتصادی جهان به احتمال زیاد جایی بین هند و هند خواهد بود.

    این فضای جدید گزینه‌های بیشتری در اختیار کشورهای جنوب جهانی می‌گذارد که چگونه به اصطکاک فزاینده بین قدرت‌های بزرگ واکنش نشان داده یا کشور خود را در میان رقابت قدرت‌های بزرگ مستقر کنند.

    در طول جنگ سرد با یک مرور گذرا و سردستی به وضعیت کشورهای مختلف می‌شد جهان را به سه گروه تقسیم کرد: بلوک غرب، بلوک شوروی و کشورهایی که بخشی از به اصطلاح جنبش عدم تعهد بودند.

    پس از جنگ سرد، بسیاری از هنجارهای بلوک غرب چیزی را شکل دادند که اغلب از آن به عنوان نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین لیبرال نام برده می‌شود. این نظم جدید تک‌قطبی از آن‌جا که به نظر می‌رسید سرمایه‌داری دموکراتیک و آزادسازی اقتصادی و تجاری تمام دشمنان خود را شکست داده، در سازمان‌های جدیدی مانند سازمان تجارت جهانی و نهاد‌های قدیمی‌تری مانند سازمان ملل متحد نیز گنجانده شد.

    امروزه روز اما قدرت رو به رشدی که باعث ایجاد تعادل در قدرت و نفوذ ایالات متحده می‌شود، چه به دلیل مالی و چه به دلایل اندیشه‌ای به دنبال تشکیل یک بلوک از نوع شوروی نیست.

    چین ظرفیت نظامی لازم برای اعمال قدرت در بخش‌های بزرگی از کره زمین و ارائه تضمین‌های امنیتی لازم برای دوستان خود در نقاط دوردست زمین را ندارد. این کشور هم‌چنین خاطرات تاریخی شیرینی نیز از سیاست اتحاد مثلا در ارتباط با اتحاد جماهیر شوروی ندارد. بنابراین چین از اتحادهایی از نوع اتحادهای ایالات متحده آمریکا با نزدیک‌ترین متحدانش در اروپا و آسیای شرقی اجتناب خواهد کرد. در حقیقت پکن شرکای زیادی دارد، و حتی «شرکای استراتژیک جامع» نیز دارد، اما این کشور هیچ متحدی ندارد.

    پکن هم‌چنین رابطه نامطمئنی با نظم بین‌المللی تحت رهبری واشنگتن دارد که با در نظر گرفتن منافع و ترجیحات ایالات متحده- و تا حدی هم متحدان نزدیکش- طراحی و اجرا شده است. این یعنی هم‌زمان با ظهور چین، غرب و به طور مشخص ایالات متحده آمریکا با نوعی حسادت از قوانین و نظمی که ایجاد کرده‌اند محافظت می‌کنند.

    هنوز و هم‌چنان قدرت رای و نفوذ و موقعیت سیاسی چین در مجامع بین‌المللی در قیاس با وزن اقتصادی این کشور بسیار بسیار ناچیز است. به عنوان مثال، چین با این که 16 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را به خود اختصاص داده، اما تنها پنج درصد از سهم آرای بازوی اصلی وام‌دهی را در بانک جهانی دارد.

    این کشور بارها به طور بی‌فایده و بی‌نتیجه‌ای درخواست کرده قدرت رای خود و سایر اقتصادهای نوظهور- برای رسیدن به نوعی توزیع مدرن اقتصاد جهانی- افزایش پیدا کند. این یک ترکیب نسبتاً هیجان‌انگیز برای بسیاری از کشورهای جنوب جهانی است. کشورهایی که ترجیحات و منافع بسیاری‌شان در نظم فعلی جهانی نادیده گرفته شده است.

    علاوه بر این، همسویی با سازمان‌هایی مانند بریکس شباهتی به تعهدات الزام‌آور کشورهای مختلف به یکی از طرفین جنگ سرد ندارد و به معنای حضور در متن این جنگ سرد جدید نمی‌تواند باشد. سازمان همکاری شانگهای شاید یک مجمع همکاری امنیتی شبیه به ناتو باشد، اما فاقد ماده 5 آن است. این یعنی اگر طبق بدترین سناریوهای ممکن رویارویی نظامی چین و آمریکا اتفاق بیفتد، متحدان آمریکا با این که ملزم هستند در این جنگ به سرعت به آمریکا بپیوندند، اما شرکای چین با چنین الزام و تعهدی مواجه نخواهند بود.

    در واقع [مشکل بریکس در این است که] ائتلاف فزاینده‌ای از کشورها با سیستم‌ها، ایدئولوژی‌ها و رویکردهای سیاسی رقیب و متضاد نسبت به غرب، ممکن است در نهایت سازمانی ناتوان ایجاد کند و نوعی مشکل در زمینه کنش جمعی در آن به وجود آورد.

    با این حال چین به وضوح در حال قمار روی این واقعیت است که مجموعه‌ای بزرگ‌تر و متنوع‌تر از کشورها- چه از نظر جغرافیایی و چه اقتصادی- می‌توانند در نهایت نمایندگی جمعی خود را در نظم جهانی افزایش داده و پررنگ‌تر کنند. به عنوان مثال، پیوستن بیشتر کشورهای مختلف به ویژه صادرکنندگان عمده کالا و انرژی از قبیل عربستان سعودی، ایران و امارات متحده عربی می‌تواند همبستگی اقتصادی بیشتری بین کشورهای بریکس به وجود آورده و امکان استفاده از ارزهایی غیر از دلار را در تجارت بین آن‌ها بیشتر کرده و تبدیل به رویدادی اشتهاآورتر کند.

    منبع: شفقنا

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.