به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: «در سالهای ابتدایی تجاوز عراق به خاک ایران، اقدامات بینالمللی دولت ایران در مقایسه با اقدامات داخلی چندان قابل توجه نبود. ابتدا به مجامع و سازمانهای بینالمللی توجه چندانی نمیکرد و از نظر تبلیغاتی نیز به دلایل مختلف از جمله کشمکشهای جناحی و سیاسی داخلی و مسائل و مشکلات انقلاب در دوره گذار، موفق به طرح تجاوزات عراق به قلمرو ایران در عرصه بینالمللی نشده بود. رجایی که به اتحاد داخلی و نقش مردمیکردن جنگ اصرار میورزید، نقش مجامع و سازمانهای بینالمللی را برای ایجاد صلح رد میکرد و معتقد بود: «ابرقدرتها و مستکبرین، مجامع بینالمللی را برای منافع خود به وجود آوردهاند و یک کشوری مانند ایران اگر به امید مجامع بینالمللی، اگر به امید قراردادهای بینالمللی باشد، همیشه محکوم به شکست است.»
البته گذشته زمان نیز نشان داد که سازمانهای بینالمللی با اتخاذ مواضع جانبدارانه به نفع عراق که ناشی از سلطه قدرتهای جهانی بر آنها بود، تمایل واقعی به حل عادلانه اختلافات ایران و عراق نداشتند. در طول دوره دولت رجایی، ایران کمترین حضور را در سازمانهای بینالمللی برای اعلام مواضع و دیدگاههای خود داشته است. موارد معدودی نیز که حضور پیدا کرد بر اساس عرف رایج دیپلماتیک نبوده و ویژگی انقلابی و آرمانی بر آنها حاکم بوده است.
پس از طرح مساله جنگ ایران و عراق در سازمان ملل و ضرورت شرکت نماینده ایران در جلسه شورای امنیت آن سازمان، چون دولت رجایی هنوز وزیر خارجه نداشت و بر اساس اصل ۱۴۱ قانون اساسی، نخستوزیر (رجایی) سرپرستی وزارت خارجه را بر عهده داشت، رجایی نخستوزیر، تصمیم گرفت شخصا به شورای امنیت رفته، نظرهای دولت ایران را بیان کند. رجایی در حالی به سازمان ملل سفر کرد که هیچ چشمانداز مثبتی در افق عملکرد شورای امنیت آن سازمان نمیدید و با انگیزه دیگری این ماموریت را پذیرفته بود.
رجایی بیستوپنجم مهرماه ۱۳۵۹ در راس هیاتی مرکب از بهزاد نبوی، وزیر مشاور در امور اجرایی، گودرز افتخار، عضو شورای نگهبان، یک نفر از وزارت امور خارجه، سه نفر از دفتر نخستوزیر و چهار نفر خبرنگار و فیلمبردار از صداوسیما و خبرگزاری پارس، عازم نیویورک شد. در هواپیما آقای رجایی همه را جمع کرد و گفت ما در آنجا نه باید مرعوب آمریکاییها باشیم و نه باید ژست انقلابی بگیریم. ایشان تاکید کردند همان جور که در ایران عمل میکنید در اینجا هم همانگونه رفتار کنید، نه بیشتر و نه کمتر. نطق ایشان به دلیل همان عجلهای که در سفر بود، در نیویورک آماده شد. آقایان رجایی و نبوی متن را نوشتند و افتخار جهرمی و نماینده حقوقی وزارت خارجه، متن را به لحاظ حقوقی بررسی کردند.
به دلیل تسخیر لانه جاسوسی سفر رجایی بهشدت مورد توجه رسانههای بینالمللی قرار داشت. او نخستوزیر یک نظام انقلابی بود و همین امر جاذبه ایجاد میکرد که همه به ایشان توجه کنند. رجایی در این سفر به دیدار دبیر کل سازمان ملل رفت و همراه ایشان وارد اجلاس و پس از نطق از اجلاس خارج شد. جلسهای استثنایی بود. همه صندلیها پر شده بود و همه میخواستند ببینند که دیدگاه یک نخستوزیر انقلابی که دیپلماتهای آمریکایی هم در کشورش به گروگان گرفته شدهاند و کشور در حال جنگ است، چیست. رجایی، نطقش را که تمام کرد برای اولین مصاحبه مطبوعاتی در مقابل خبرنگاران قرار گرفت. برنامهریزی شده بود که دو مصاحبه انجام شود تا در مصاحبه اول به جنگ بپردازد و در مصاحبه دوم به گروگانها.
در مصاحبه دوم ایشان پایشان را روی میز گذاشتند و آثار شکنجه را نشان دادند و گفتند رژیم شاه که دولت آمریکا از آن حمایت میکرد، با مخالفان خود چنین میکرد. به این ترتیب میخواست علت مخالفت مردم را در آن ایام با دولت امریکا نشان دهد. صحنه استثنایی بود. انجامدادن این کار در سازمان ملل، یک عمل قابل توجه و بیسابقه بود. همانجا یک خبرنگار گفت که آقای رجایی اگر شما را بنا بر یک عمل متقابل در آمریکا به گروگان بگیرند، چه واکنشی خواهید داشت. آقای رجایی هم گفت ما ۲۵ سال از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا انقلاب ۵۷، گروگان آمریکاییها بودیم و بنابراین ترسی از به گروگان گرفته شدن نداریم و این اتفاق برای ما جدید و عجیب نیست.
در این سفر رجایی با کورت والدهایم، دبیر کل سازمان ملل، دیدار و به وی تاکید کرد اگر چه این سفر در بدترین شرایط کشور من روی میدهد ولی امیدوارم با بیان موضع ایران، شورای امنیت را در جریان حقایق این جنگ بگذاریم. امیدواریم دبیر کل و دوستانشان در سازمان ملل و شورای امنیت، قضیه را جدیتر تلقی کنند و تشریفات دستوپاگیر معمولی باعث تاخیر در اقداماتی که در این زمینه لازم میدانند، نشود.
سخنرانی رجایی از سخنرانیهای به یاد ماندنی مقامات ایران در سازمان ملل است. ایشان در سخنان خود گزارشی از آغاز جنگ ایران و عراق به شورای امنیت ارائه داد و با اشاره بر تجاوز عراق به ایران به عنوان آغازگر حمله و تحمیلکننده جنگ میان دو کشور تاکید کرد: «شرکت ما در این شورا به منظور بیان واقعیتی است که در حال حاضر در کشورمان میگذرد. رجاء واثق داریم که اولا شورای امنیت با پذیرش حق وتو برای زورمندان و دارابودن وابستگیهای دیگر عملا قادر به خدمت جدی به ملل محروم و مستضعف جهان نیست و ثانیا تاریخ گذشته این شورا مبین این واقعیت است در مواردی نیز که شورا قادر به اتخاذ تصمیمات اصولی تحت فشار افکار عمومی جهان شده است، باز هم بر اثر مخالفت یک یا چند ابرقدرت هیچگونه ضمانت اجرایی برای تصمیمات مزبور وجود نداشته است.»»
انتهای پیام
ثبت دیدگاه