به گزارش ایسنا، روزنامه جام جم نوشت: «باران ببارد، سیل بیاید، رودخانهها طغیان کنند و هر آنچه پیش رو دارد بشوید و ببرد، باز ایران کمآب است و به سمت خشکی میرود. نظریهای که همواره کارشناسان روی آن تاکید داشتهاند و یک استاد دانشگاه دوباره با اشاره به آن گفته، حتی اگر بارشها دو برابر شود، باز هم به دلایلی همچون تغییر اقلیم و توسعه بیرویه کشاورزی، دچار کمبود آب خواهیم بود. بدون شک در چنین شرایطی راهی جز مدیریت منابع آبی نداریم و یکی از بهترین راههای مدیریت، تصفیه میلیاردها مترمکعب پساب و فاضلاب خانگی و صنعتی و کشاورزی و بازگرداندن آنها به چرخه مصرف به خصوص در صنعت و کشاورزی است. این رویه در بیشتر کشورهای جهان عملیاتی شده اما در کشور ما با وجود دستور صریح برنامه چهارم توسعه، هنوز اجرایی نشده است. به عبارتی اجرای آن در بسیاری از استانها سالهاست شروع شده اما هنوز به بهانه نبود و کمبود بودجه به نتیجه نرسیده و اگر در گوشهای از چند استان به نتیجه رسیده، جزئی و با بهرهوری اندک بوده است.
ما در ایران قانون، طرح، برنامه و مصوبه کم نداریم. تا دلتان بخواهد برای هر بخش و حوزهای، حتی برای جزئیترین بخشها هم قانون و مصوبه داریم اما وقتی پای عمل و اجرا به میان میآید، عجیب لنگ میزنیم و عقب ماندهایم؛ آنقدر که یا اصلا سراغ اجرای قوانین نرفتهایم یا اگر رفتهایم به آن توکی زده و نصفه نیمه رهایش کردهایم. یکی از این موارد مصوبات و قوانینی است که در برنامه چهارم توسعه درباره صنعت آب بهویژه تصفیه پسابها و فاضلابها و بازچرخانی آنها به مدار مصرف آمده و روی آن تاکید شدهاست. در این خصوص در بخشی از ماده ۱۳۴ برنامه چهارم توسعه آمده: «صدور هرگونه مجوز بهرهبرداری از منابع آب سطحی یا زیرزمینی و شبکه توزیع شهری برای مصارف واحدهای بزرگ تولیدی، صنعتی، دامداری، خدماتی و سایر مصارفی که تولید فاضلاب با حجم زیاد میکنند و همچنین استمرار مجوزهای صادره در گذشته منوط به اجرای تأسیسات جمعآوری فاضلاب، تصفیه و دفع بهداشتی پساب است.»
با این همه و در حالی که وارد برنامه هفتم توسعه میشویم و از پایان برنامه توسعه چهارم ۱۲ سال میگذرد، اجرای قانون فوق نه تنها رضایتبخش نبوده، بلکه بسیار ناامیدکننده است. این را محمد درویش، دبیر کرسی محیط زیست یونسکو به ما میگوید و ادامه میدهد: ما ۳۳ میلیاردمترمکعب پساب و شیرابه و فاضلاب در کل کشور داریم که فقط کمتر از ۶درصد این میزان تصفیه شده و دوباره در بخشهای صنعت و آبیاری فضای سبز ( و نه آب شرب) مورد استفاده قرار میگیرد.
محمد درویش با بیان اینکه بقیه ۹۴ درصد فاضلاب و پسماند با تمام آلودگی خود وارد آب و خاک این سرزمین میشود، میگوید: ما در حالی نتوانستهایم فرصت بهرهوری از حجم بالای فاضلاب و پسابها را به فرصت افزایش منابع آبی خود تبدیل کنیم که این کار فرآیندی معمول در دنیاست و در برخی کشورها گاه تا ۱۸بار فاضلابها را بازچرخانی کرده و حتی برای مصارف خانگی و بهداشتی و شرب مورد استفاده قرار میدهند.
پیشرفتههای دنیا و ایران
اتریش در اروپا بهترین عملکرد را درخصوص تصفیه فاضلاب و پساب و استفاده مجدد از آنها دارد. پس از آن سوئیس و برخی ایالتهای آمریکا و در آسیا هم بخشهایی از کشورهای کره جنوبی، ژاپن و سنگاپور. اینها را محمد درویش به ما میگوید و ادامه میدهد اما در کشور ما در حالی که دستور صریح برنامه پنجساله چهارم را داریم که بر اساس آن نمایندگان مجلس دولت را موظف کرده بودند در سکونتگاههای بالای ۲۰۰ هزار نقد حتما تصفیهخانه احداث کند و در حالی که برنامههای توسعه چهارم و پنجم و ششم تمام شده، تقریبا هنوز هیچ کاری انجام نشده است. همان اندک کاری که شده در استانهای اصفهان، تهران، آذربایجان شرقی و غربی است و در استان یزد هم اتفاقاتی در شرف وقوع است و در این میان ظاهرا اصفهان بهترین وضعیت را دارد. البته فاضلابی که در این استانها تصفیه میشود، فقط به مصرف صنعت و فضای سبز میرسد.
طرحهای خوشآب و رنگ و بیسرانجام
در هر روی از قانون توسعه چهارم که دولت را مکلف به احداث تصفیهخانه در تمام سکونتگاههای بالای ۲۰۰ هزار نفر کرده که بگذریم، انتظار میرفت دولتهای وقت احداث تصفیهخانه دست کم در استانهایی را که با کمبود منابع آبی مواجهند، یا صنایع آببر و آلودهکننده در آنها شکل گرفته یا اکوسیستم بسیار ضعیف و شکننده دارند، جدی بگیرد و آن را به سرانجام برساند؛ در حالی که چنین اتفاقی نیفتاده است. به طور مثال کافی است نگاهی به وضعیت فاضلاب خوزستان بیندازیم؛ استانی که تا همین چند دهه پیش یکی از پرآبترین و سرسبزترین استانهای کشور بود، اکنون با بحران بیآبی مواجه است.
بررسی وضعیت فاضلابی خوزستان حقیقتا نگرانکننده است. به این آمار و ارقام نگاهی بیندازید! آنجا که محمدصادق حقیقیپور، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب خوزستان، در سال ۹۷ در نشست شورای حفاظت کیفی رودخانه کارون در محل استانداری میگوید: سالانه ۴۵۰ میلیون متر مکعب فاضلاب وارد پیکره آبی این استان میشود که از این میزان، ۳۱۰میلیون متر مکعب فاضلاب ورودی به کارون است. یا وقتی در خرداد ۹۸ در گفتوگو با خبرگزاری مانا یادآور میشود که ۸۰ درصد فاضلاب این شهر بدون تصفیه وارد رود کارون میشود. یا وقتی محمدجواد اشرفی، مدیر کل حفاظت محیط زیست خوزستان، در شورای حفاظت کیفی رودخانه کارون، وضعیت تصفیه فاضلاب ۱۳ بیمارستان را در این استان نامناسب بیان کرده و میگوید: از این تعداد، فاضلاب عفونی شش بیمارستان به صورت تصفیهنشده و خام وارد رودخانهها و منابع آبی استان میشود.
و همه اینها در حالی است که شرکت آب و فاضلاب خوزستان متعهد شده بود تا نیمه نخست سال ۹۸، پنج تصفیهخانه فاضلاب را در شهرهای این استان به بهرهبرداری برساند؛ در حالی که این طرحها هنوز به اتمام نرسیده است.
البته محمدرضا کرمینژاد، مدیرعامل شرکت آبوفاضلاب خوزستان مرداد امسال هم به ساخت این تصفیهخانهها اشاره کرد و گفت: ساخت این تصفیهخانهها که در شهرهای خرمشهر، آبادان، بندر ماهشهر و بندر امام خمینی و شادگان و با هدف جمعآوری و تصفیه فاضلاب این شهرها ساخته میشود، بیش از ۷۰درصد پیشرفت فیزیکی داشته و در حال حاضر قرارداد ۲۵ ساله شرکت آب و فاضلاب خوزستان و شرکت فولاد شادگان برای استفاده مجدد از پساب تصفیهخانه این شهر به امضا رسیده است. رئیس هیأتمدیره شرکت آبفای استان اظهار امیدواری کرد با پایان مراحل ساخت تصفیهخانههای بندر امام، ماهشهر، آبادان و خرمشهر تا پایان سال آینده، ۵۰۰ هزار متر مکعب پساب فاضلاب در شبانهروز بازچرخانی شده و برای استفاده در اختیار صنعت و کشاورزی قرار داده شود.
در اهواز هم قرار بود دو تصفیهخانه بزرگ ساخته شود که تصفیهخانه فاضلاب شرق اهواز اردیبهشت امسال به بهرهبرداری رسید و صادق خلیلیان، استاندار خوزستان، در آیین بهرهبرداریاش گفت که این واحد توانایی تصفیه ۶۰ هزار متر مکعب فاضلاب در طول شبانهروز را دارد و خروجیاش برای کشاورزی، صنایع و بخشی نیز برای تالاب شادگان مورد استفاده قرار میگیرد. به گفته وی، تصفیهخانه فاضلاب غرب اهواز نیز تا دو سال آینده تکمیل میشود که با بهرهبرداری از آن ۲۰۰ هزار متر مکعب فاضلاب در شبانهروز تصفیه خواهد شد. طبق برآوردهای صورتگرفته و با احتساب شهر اهواز، میتوان روزانه یک میلیون مترمکعب پساب فاضلاب شهری را در شبانهروز بازچرخانی و وارد چرخه صنعت و کشاورزی استان خوزستان کرد.
نیمهکارهها در انتظار اعتبار
در ایلام هم که ظاهرا استان کمآبی نیست، تصفیهخانهای با ۲۰درصد پیشرفت در حال ساخت است تا علاوه بر تصفیه فاضلابهای شهر ایلام و کمک به بهبود وضعیت محیطزیست، بخشی از نیازهای کشاورزی و صنعتی این استان را تامین کند.
سیستان و بلوچستان یکی دیگر از استانهای خشک و کمآب ایران است که اگر میتوانست فاضلابهای تولیدی خود از همان منابع اندک آبی را تصفیه و دوباره وارد مدار مصرف کند، یک گام جلو بود. در همین زمینه علیرضا قاسمی، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب سیستان و بلوچستان، مهر سال گذشته از پنج طرح در حال اجرای این شرکت در بخش فاضلاب در مرکز استان و شهرهای زابل، زهک، کنارک و چابهار خبر داد و گفت: این طرحها بالای ۵۰درصد پیشرفت دارند و برای تکمیل همه ۱۹ هزار میلیارد ریال اعتبار نیاز است. بر همین اساس مطالعه طرحهای فاضلاب شهرهای ایرانشهر، نیکشهر، راسک، فنوج و سراوان نیز در دستور کار قرار گرفته که با عملیاتیشدن آنها و استفاده مجدد از پساب به عنوان جایگزین در بخشهای صنعت و کشاورزی میتوان تا حدی کمبود شدید آب در استان را جبران کرد؛ حال آنکه تخصیص اعتبارات در این بخش بسیار ضعیف است.
قرار است استان خراسان جنوبی در شرق ایران هم صاحب تصفیهخانه فاضلاب شود و این تصفیهخانه در بیرجند، مرکز استان ساخته شود. اتفاقا یکی از مصوبات سفر رئیسجمهوری به خراسان جنوبی هم تصویب ۲۵ میلیارد تومان برای توسعه و تکمیل شبکه جمعآوری فاضلاب بیرجند به منظور بازچرخانی آب، سالمسازی محیط زیست، تامین آب جایگزین صنعت و کشاورزی و نیز اشتغالزایی بود.
کشت ۳۰۰۰ هکتار باغ لیمو با پساب
سیستم فاضلاب بوشهر هم مثل سایر شهرهای کشور تکمیل نشده و این در حالی است که جابر مظفریزاده، مدیر محیط زیست و کیفیت منابع آب شرکت سهامی آب منطقهای بوشهر در این خصوص در مرداد سال ۹۸ گفته بود: ارزش اقتصادی آبهای نامتعارف شهر بوشهر بالغ بر ۱۱۰۰ میلیارد تومان است که برای استان کمآبی مثل بوشهر از طلا هم باارزشتر است.
با برآوردهای این کارشناس، درصورت تکمیلشدن تصفیهخانه بوشهر و با توجه به جمعیت و سرانه مصرف بالای آب شرب در شهر بوشهر، بالغ بر ۱۶ میلیون متر مکعب پساب منازل خواهیمداشت که با استفاده از آن میتوان حدود ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ هزار هکتار باغ لیمو کشت کرد که ارزش اقتصادی محصول یک سال این باغها میتواند نزدیک به ۸۰۰ تا ۱۱۰۰ میلیارد تومان در سال باشد.
تقریبا وضعیت تصفیهخانههای فاضلاب همه استانهای کشور به همین صورت است و نکته قابل توجه در همه آنها اول کندی ساخت و بهرهبرداری و در وهله بعد و در صورت احداث، توانایی تصفیه ضعیف و اندک در مقابل حجم عظیم فاضلابها و پسابهایی است که روزانه در کل کشور تولید میشود.
محمد درویش، فعال و کارشناس محیط زیست با انتقاد به این رویه به ما میگوید: استانهای شمالی کشور هم به دلیل اکوسیستم حساس و حجم تولید فاضلاب و پساب بسیار بالا، در معرض آسیب جدی قرار دارند و این در حالی است که تصفیهخانه بندرانزلی را که فقط ۴۰۰ میلیارد تومان اعتبار لازم داشت، به بهانه نبود بودجه نساختهاند اما سد لاسک با هزار میلیارد تومان اعتبار در بالادست در حال احداث است.
لزوم جمعآوری و تصفیه پسماندها
ایران مثل بسیاری از کشورهای دنیا دچار بیآبی و کمآبی شدید است و البته از دیگر سو با حجم عظیمی از انواع فاضلاب و پساب صنعتی و غیر صنعتی مواجه است که یکی از عوامل اصلی آلودگی طبیعت و محیط زیست هم به شمار میروند؛ در حالی که همین پسابها یک منبع مهم تامین آب در کشور به شمار رفته و میتوان با جمعآوری و تصفیه، آنها را دوباره برای مصارفی چون آبیاری فضاهای سبز و جنگلها، کشاورزی، باغداری و صنایع کوچک و بزرگ، به کار گرفت؛ رویهای که از سال ۱۹۲۸ در آریزونای آمریکا شروع شده و روز به روز در نقاط بیشتری از جهان مورد استفاده قرار میگیرد ولی در کشور ما هنوز در اول راه است.»
انتهای پیام
ثبت دیدگاه